قرآن

بسیاری از احکام و موضوعاتی که امروزه در روایات و رساله های مجتهدین آمده است هرگز در قرآن به آن ها اشاره ای نشده است، مانند عقد ازدواج موقت، یا برتری امامت بر نبوت، یا تعداد رکعات نماز، یا حرمت مردار و گوشت خوک، یا فرصت دادن به بدهکاران مهریه، و احکام سجده و رکوع، و احکام بسیاری مانند آن. با این اوصاف چرا ما باید کورکورانه به این احکام که مخالف قرآن است عمل کنیم؟

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه کنید:

موضوع: 

چرا خداوند در سوره واقعه به جایگاه ستارگان سوگند می دهد!؟ راهنمایی فرمایید.

مفسران و صاحب نظران علوم قرآنی دلایل متعددی را برای قسم های قرآن بر شمرده اند که با بررسی آن ها مطلب روشن می گردد:

1 ـ برخی قائلند سوگندهای قرآن به خاطر نشان دادن عظمت و تاکید بر مطلبی است که بعد از قسم می آید. یعنی این مطلبی که دنباله ی آیات معمولا بیان می کند؛ مطلب مهمی است.

چند سوال درباره تجسم اعمال داشتم:
تجسم اعمال دقیقا به چه معناست؟
آیا آیات قرآن موید تجسم اعمال است و آن را اثبات می کند؟
در این مورد اختلاف نظر هست یا نه؟ کاری به درستی و غلطی اقوال ندارم.

برای پاسخ به پرسش های مذکور، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:

موضوع: 

قلب سلیم، به استناد قرآن و حدیث چگونه است؟

در قرآن کريم خدای متعال می فرماید: «وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» و روزي كه (مردم) برانگيخته مي‌ شوند رسوايم مكن. روزي كه هيچ مال و فرزندي سود نمي‌ دهد. مگر كسي كه دلي پاك به سوي خدا بياورد.(1)

در آیات مختلفی با واژگان متفاوت، سخن از خلقت آسمان ها و زمین است؛ در برخی فعل «خلق»، برخی تعبیر «بدیع» و در برخی از واژه «فطر» استفاده شده و در ترجمه ها نیز همگی به معنای خلقت و آفریدن ترجمه شده اند. آیا تفاوتی بین این واژه ها هست؟

این سه واژه در عین حالی که هم پوشانی و مشترکات زیادی دارند، ولی هر کدام نیز ویژگی خاصی را مد نظر دارند. لذا باید هر کدام را بطور مستقل، از نظر ریشه ای و لغوی، مورد بررسی قرار داد.

در قرآن کلمه «الساعة» در چندین سوره به کار رفته و مترجمین همه آن ها را به معنای قیامت ترجمه کرده اند، در حالی که برخی به معنای مرگ و یا حتی در ابتدای سوره قمر به معنای زمان بالا آمدن ماه است، لذا به نظر می رسد کلمه «الساعة» همواره به معنای قیامت نباشد، زیرا با ظاهر آیات همخوانی ندارد. نظر کارشناسی چیست؟

چرا در سجده و رکوع، خواندن قرآن مکروه است؟

نماز دارای اجزایی است که هر کدام خواص و خصائص متفاوتی دارد. هر کدام به جای خود و با شرایط خاص باید محقق شود و نباید بین آنها تداخلی پیش آید، بنا بر این، ذکر خاص هر کدام، باید در جای خودش انجام شود. گذشته از آنکه نوع وجوب هر کدام متفاوت است. مثلا بر اساس احادیث، وجوب رکوع و سجود، در قرآن ذکر شده است، اما وجوب قرائت، به امر نبوی است.

موضوع: 

دلیل مصحف دار شدن برخی پیامبران چه بود؟ بیشتر دوست دارم درباره زبور حضرت داوود بدانم.

موضوع: 

این ترتیب و چینش سوره ها بر چه اساسی بوده و چرا همیشه اول حمد، دوم بقره، سوم آل عمران، ... و آخرین هم ناس است؟

چرا برخی آیات قرآن، سبب سجده می شوند؟ و چرا برخی واجب و برخی مستحب شدند؟

در این زمینه چند نکته عرض می شود:

1. مهم ترین نکته، این است که موضوع این آیات، سجده، کرنش و خضوع در برابر خالق هستی، عظمت الهی و بزرگی خداوند متعال است؛ لذا انجام سجده هنگام قرائت این آیات، کاملا متناسب با مضمون آیات است و خضوع و کرنش را به نهایت رسانده و کامل تر می کند.
به بیان دیگر؛ موضوع سجده (کرنش و خضوع) در برابر خداوند متعال، در این آیات، به اوج خود رسیده و بسیار پررنگ است، لذا برای تکمیل این حالت، دستور سجده عملی نیز داده شده است.