خواندن قرآن در سجده

image: 
خواندن قرآن در سجده

چرا در سجده و رکوع، خواندن قرآن مکروه است؟

نماز دارای اجزایی است که هر کدام خواص و خصائص متفاوتی دارد. هر کدام به جای خود و با شرایط خاص باید محقق شود و نباید بین آنها تداخلی پیش آید، بنا بر این، ذکر خاص هر کدام، باید در جای خودش انجام شود. گذشته از آنکه نوع وجوب هر کدام متفاوت است. مثلا بر اساس احادیث، وجوب رکوع و سجود، در قرآن ذکر شده است، اما وجوب قرائت، به امر نبوی است.

وجوب قرآنی رکوع و سجود و حکمت آن:
وجوب رکوع و سجود، بر اساس آیات قرآن است و حکمت آن، تعظیم و تسبیح و تحمید حق تعالی است. همچنین سجده به دلیل حداکثر قرب به خدا، بهترین حال برای دعا می باشد. "عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ هَلْ نَزَلَ فِي الْقُرْآنِ؟ فَقَالَ: نَعَمْ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا" (1) ... وَ مَنْ كَانَ يَقْوَى عَلَى أَنْ يُطَوِّلَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ فَلْيُطَوِّلْ مَا اسْتَطَاعَ يَكُونُ ذَلِكَ فِي تَسْبِيحِ اللَّهِ وَ تَحْمِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ وَ الدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِد»، راوی از معصوم (علیه السلام) درباره رکوع و سجود و نزول آن در قرآن می پرسد. حضرت پاسخ می دهند: بلی، خداوند در قرآن می فرماید: ای کسانی که ایمان آوردید، رکوع کنید و سجده بجا آورید. ... کسی که قوت آن دارد که رکوع و سجود را طولانی کند، پس به مقدار استطاعت چنین کند. در این حال، تسبیح و حمد و تمجید خدا گوید و دعا کند و تضرع نماید، زیرا که نزدیک ترین حالت عبد به پروردگارش، در حالی است که او ساجد است.(2)

سنت نبوی و وجوب قرائت :
زراره از امام باقر یا امام صادق (علیهما السلام) نقل می کند که فرمود: «قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَرَضَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ، وَ الْقِرَاءَةُ سُنَّةٌ»، خدای تبارک و تعالی، رکوع و سجود را فرض و واجب کرد در حالی که قرائت سنت است.(3) یعنی وجوب قرائت، با سنت و فرمان نبوی، ثابت است و وجوب رکوع و سجود، صریحا در قرآن ذکر شده است.

تاثیر نوع وجوب در اعمال:
منشا وجوب در اصل واجب بودن و لزوم ادای آن توسط مکلف تاثیری ندارد اما در برخی احکام و مسائل تفاوت حاصل می شود. مثلا نسیان رکوع یا نسیان هر دو سجده (نه یک سجده به تنهایی)، نماز را باطل می کند اما نسیان قرائت، نماز را باطل نمی کند. وَ رَوَى الْحُسَيْنُ بْنُ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّهُ قَالَ لَهُ أَسْهُو عَنِ الْقِرَاءَةِ فِي الرَّكْعَةِ الْأُولَى قَالَ اقْرَأْ فِي الثَّانِيَةِ- قَالَ قُلْتُ أَسْهُو فِي الثَّانِيَةِ قَالَ اقْرَأْ فِي الثَّالِثَةِ قَالَ قُلْتُ أَسْهُو فِي صَلَاتِي كُلِّهَا فَقَالَ إِذَا حَفِظْتَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ فَقَدْ تَمَّتْ صَلَاتُكَ. حماد از امام صادق (علیه السلام) پرسید قرائت سهوا در رکعت اول یادم می رود، حضرت فرمود: در رکعت بعدی بخوان، سپس او سهو را در تک تک رکعات پرسید و نهایتا به این سوال رسید که اگر قرائت را در تمام نمازم فراموش می کنم؟ حضرت فرمودند: اگر رکوع و سجودت را حفظ کردی نمازت تمام و کامل است.(4)
فراموشی رکوع یا هر دو سجده، موجب بطلان نماز است: «وَ سَأَلَهُ مَنْصُورُ بْنُ حَازِمٍ‏ عَنْ رَجُلٍ صَلَّى فَذَكَرَ أَنَّهُ قَدْ زَادَ سَجْدَةً فَقَالَ لَا يُعِيدُ صَلَاتَهُ مِنْ سَجْدَةٍ وَ يُعِيدُهَا مِنْ رَكْعَةٍ. منصور بن حازم از امام علیه السلام درباره مردی پرسید که نمازش را خواند و سپس به یادآورد که یک سجده اضافه بجاآورده است. حضرت جواب دادند: [حکم این است که] نمازش را بخاطر یک سجده اعاده نمی کند، [اما اگر یک رکوع را فراموش کرد] بخاطر یک رکوع باید اعاده کند.(5)

افعال متفاوت و آثار خاص در نماز (عدم تداخل بین جایگاه و شوون هر بخش):
جایگاه قرائت، قیام است و جایگاه تسبیح و حمد و دعا در رکوع و سجود. همچنین هر سوره ای، به تعبیر روایت، حقی دارد که با رکوع و سجود پس از آن ادا می شود. بنا بر این، معنی ندارد که در رکوع و سجود، مجددا به قرائت پرداخته شود. «عَنْ أَبَانٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَقْرَأُ سُورَتَيْنِ فِي رَكْعَةٍ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ أَ لَيْسَ يُقَالُ أَعْطِ كُلَّ سُورَةٍ حَقَّهَا مِنَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ؟ فَقَالَ ذَاكَ فِي الْفَرِيضَةِ فَأَمَّا فِي النَّافِلَةِ فَلَيْسَ بِهِ بَأْسٌ»، ابان از امام صادق (علیه السلام) پرسید دو سوره در یک رکعت بخوانم؟ حضرت فرمود: بلی، پرسیدم: مگر گفته نشده که هر سوره ای حق و بهره ای از رکوع و سجده دارد که باید حق آن را بدهیم؟ [پس یک سوره بیشتر نمی شود خواند] حضرت فرمود: این مربوط به فریضه است [نماز واجب، که حق هر سوره با رکوع و سجود بعد از آن باید داده شود] اما در نافله اشکالی ندارد.(6)

تفاوت خصوصیات اجزای نماز و برخی حکمت های تشریع رکوع و سجود:
پیامبر طبق دستور وحی، قسمتها و اعمال مختلف نماز را مشخص کرده و بیان کردند که هر قسمتی چه خصوصیاتی دارد و هر بخشی مناسب چه کاری می باشد و چه آداب و دستوراتی دارد: «النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: إِنِّي قَدْ نَهَيْتُ عَنِ الْقِرَاءَةِ فِي الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ، فَأَمَّا الرُّكُوعُ فَعَظِّمُوا اللَّهَ فِيه، وَ أَمَّا السُّجُودُ فَأَكْثِرُوا فِيهِ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ قَمِنٌ أَنْ يُسْتَجَابَ لَكُمْ. من از قرائت در رکوع و سجود نهی شدم، [سپس حضرت با بیان بخشی از حکمت تشریع و خاصیت های رکوع و سجود علت این تفکیک و جدا کردن قرائت از دیگر بخشها را معرفی می فرماید:] اما رکوع: پس خدا را در آن تعظیم کنید و اما سجود پس در آن زیاد دعا کنید، زیرا حالتی است که شایسته است دعایتان اجابت شود.(7) از این روایت و روایات دیگر که برخی در بالا گذشت، مشخص می شود رکوع، حال توجه به عظمت حق تعالی است که نمی توان در برابر آن راست قامت ایستاد. از این رو، موضع قرائت نخواهد بود و باید به بعد دیگری از حقایق الهی یعنی عظمت خدای متعال توجه نموده حق آن را بجای آورد. همان طور که دو سجده، حال خاکساری و عبودیت است و باید ذکر و توجه مناسب با آن در برابر حق تعالی اتخاذ شود. البته توجه به اوج ذلت و خاکساری، تقرب به دنبال دارد و حق تعالی، دعا و خواندن خدا یا درخواست حوایج از خدا را از چنین کسی بیشتر اجابت می کند.

نهی در این روایات به معنی کراهت است یا حرمت؟
روایات از قرائت در رکوع و سجود نهی کرده اند. مانند این روایت که اهل بیت از امیر المومنین (علیهم السلام) نقل کرده اند: «عن عَلِيٍّ (علیه السلام) قَالَ: سَبْعَةٌ لَا يَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ الرَّاكِعُ وَ السَّاجِدُ- وَ فِي الْكَنِيفِ وَ فِي الْحَمَّامِ- وَ الْجُنُبُ وَ النُّفَسَاءُ وَ الْحَائِضُ»، هفت نفر قرآن نمی خوانند: راکع، ساجد، کسی که در مستراح یا حمام است، جنب، نفساء (زنی که تازه وضع حمل کرده و خون پس از زایمان می بیند) و حائض.(8) اما نهی در اینجا و در روایات دیگر، به معنی حرمت نیست. شیخ صدوق توضیح می دهد که برخی از افراد مذکور در حدیث، طبق روایات دیگر، با محدودیتها یا شرایطی می توانند قران بخوانند. از این رو نهی در این روایات به معنی کراهت است.(9)

تفکیک و کراهت، مطلق نیست:
البته تفکیک قرائت از دو بخش دیگر یعنی رکوع و سجود، مطلق نیست: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِي الرَّجُلِ يَنْسَى حَرْفاً مِنَ الْقُرْآنِ فَيَذْكُرُهُ وَ هُوَ رَاكِعٌ، هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَقْرَأَهُ فِي رُكُوعٍ؟ قَالَ: لَا وَ لَكِنْ إِذَا سَجَدَ فَلْيَقْرَأْهُ. از امام صادق (علیه السلام) درباره وظیفه کسی که "بخشی از قرانی که در قرائت خوانده است را فراموش کرده و در رکوع متذکر می شود" سوال شد و پرسیدند که آیا می تواند در همان حال که در رکوع متوجه شده که بخشی را نخوانده، باقیمانده قرائت را در رکوع ادامه دهد؟ حضرت جواب می دهند: خیر، اما زمانی که به سجده رفت، باقیمانده را قرائت کند. (10) سوال از قران بجای قرائت، می تواند اشاره به خواندن قرآن پس از سوره واجب باشد که جایز است. هر چند ممکن است به فراموشی بخشی از سوره اشاره داشته باشد. البته احتمال اول (فراموشی مقداری از قرآن خواندن استحبابی، پس از قرائت سوره واجب) بیشتر به ذهن می رسد.

قرائت در سجده در فتوای فقها:
همان طور که در برخی روایات گذشت، قرائت قرآن در رکوع و سجود، ممنوع نبود، بلکه در بعضی موارد، امام (علیه السلام) تصریح به جواز داشتند. فقها این کار را حرام نمی دانند، اما معمولا آن را مکروه دانسته یا ترک آن را بهتر می دانند. مقام معظم رهبری (دام ظلّه) در استفتا از قرائت قرآن در سجود می فرماید: «اگر صورت نماز را به هم نزند، به قصد قرآن اشکال ندارد، اگر چه بهتر ترک آن است.» البته آیة الله بهجت (رحمة الله علیه) این گونه جواب داده اند: اشکال ندارد مخصوصاً آن آیاتی که مشتمل بر دعا است.(11)

پی نوشت ها:
1. سوره حج/ 77.
2. شیخ طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج ‏2، ص 77، ح 287-55.
3. شیخ صدوق، ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه - قم، چاپ: دوم، 1413 ق، ج 1، ص 345، ح 1005.
4. همان، ج‏ 1، ص 344، ح 1004.
5. همان، ج‏ 1، ص 346، ح 1009.
6. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار - قم، چاپ: اول، 1406 ق، ج ‏3، ص 512، ح 25.
7. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، 30 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1409 ه‍ ق، ج‌6، ص 309‌ ح 8044- 2.
8. همان، ج ‌6، ص 246، بَاب 47، الْمَوَاضِعِ الَّتِي لَا يَنْبَغِي فِيهَا قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ‌، ح 7854- 1، به نقل از خصال شیخ صدوق.
9. «قَالَ الصَّدُوقُ هَذَا عَلَى الْكَرَاهَةِ لَا عَلَى النَّهْيِ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْجُنُبَ وَ الْحَائِضَ (وَ النُّفَسَاءَ) مُطْلَقٌ لَهُمْ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ إِلَّا الْعَزَائِمَ الْأَرْبَعَ وَ قَد جَاءَ الْإِطْلَاقُ لِلرَّجُلِ فِي قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ فِي الْحَمَّامِ مَا لَمْ يَرُدَّ بِهِ الصَّوْتَ إِذَا كَانَ عَلَيْهِ مِئْزَرٌ وَ أَمَّا الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ فَلَا يُقْرَأُ فِيهِمَا لِأَنَّ الْمُوَظَّفَ فِيهِمَا التَّسْبِيحُ إِلَّا مَا وَرَدَ فِي صَلَاةِ الْحَاجَةِ وَ أَمَّا الْكَنِيفُ فَيَجِبُ أَنْ يُصَانَ الْقُرْآنُ عَنْ أَنْ يُقْرَأَ فِيهِ»، همان، ج ‌6، ص 246.
10. همان، ج 6، ص 309، ح 8045- 3.
11. نگاه کنید اینجا

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: