عقاید

افراد دیوانه و مجنون در قیامت چه سرنوشتی خواهند داشت؟ افرادی که دیوانه هستند یا در کودکی از دنیا رفته اند و کسانی که فاقد عقل هستند، حساب ندارند؛ ولی در چندین حدیث که از نظر سندی هم صحیح و یا مثل صحیح هستند آمده است که خداوند فرشته ای در قیامت می فرستد، آتشی روشن می کند و به اینها دستور می دهد که خود را در آتش بیندازند. اگر انداختند، آتش تبدیل به گلستان شده و به بهشت می روند. ولی اگر خود را در آتش نینداختند به جهنم خواهند رفت.

آیا در اسلام حدودی برای حجاب مشخص شده است؟ ضمانت اجرایی این حکم چیست؟ قرآن کریم در خصوص حجاب می فرماید: «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِن‏»؛ مقنعه‏ هاى خود را به روى گريبان‏هايشان بيندازند.(1) اما اساسا کتاب الهی تنها به کلیات احکام پرداخته و در خصوص جزئیات حجاب، بیش از این مقنعه های بلند و مخفی کردن زینت ها و... از قرآن برداشت نمی‌شود، لذا باید جزئیات بیشتر را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) که مبیّن و مفسّر واقعی قرآن کریم هستند جویا شد. در مورد حد حجاب و پوشش نیز روایات مختلف از اهل بیت (علیهم السلام)، حد آن را مشخص نموده‌اند.

آیا با دعا می توانیم اراده خدا را تغییر دهیم؟ شکی نیست که مشیت و اراده الهی در زندگی بشر تأثیر اساسی دارد و به عبارت دیگر، تقدیر الهی، بسیاری از اتفاقاتی که برای بشر رخ می دهد را رقم می زند. اما باید دانست که تقدیر الهی علاوه بر اراده الهی، بر عوامل دیگری نیز مشروط است. به عبارت دیگر، اسباب دیگری نیز وجود دارد که تقدیر الهی را رقم می زند، یکی از این اسباب دعا کردن است (همچنین اموری مانند صدقه، صله ارحام و... ).

اگر هدف از آفرینش انسان، کمال و عبادت است، افرادی که فرصت به کمال رسیدن ندارند، چرا آفریده می شوند؟ چند نکته بیان می شود: اول؛ بر اساس آموزه های قرآنی، سه مرحله هدف که هر کدام مبتنی بر دیگری است، برای آفرینش انسان ذکر شده است: 1. هدف اولیه که مقدمه است برای هدف میانی و مرحله بعد: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»(1)؛ انجام عبادت هدف اولیه خلقت است نسبت به انسان. 2. هدف میانی که نتیجه و ثمره هدف اولیه است و به دنبال آن ایجاد می شود: «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»(2)؛ رسیدن به یقین و کسب معرفت. 3.

یک همسر خوب از نگاه اسلام چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ براى انتخاب همسر باید معیارهایى داشته باشیم؛ یعنى دختر و پسر، باید ملاک ‏ها و میزان هایى داشته باشند و بدانند چه همسرى، با چه مشخصات و چه صفاتى مى‏ خواهد؟ مى‏ توان ملاک‏ ها و معیارها و خصوصیاتى را که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، به دو قسم دسته بندى کرد: 1 - آن هایى که رکن و اساس اند و براى زندگى سعادتمندانه حتماً لازم اند. 2 - آن هایى که شرط کمال هستند و براى بهتر و کامل ‏تر شدن زندگى اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگى دارند.

آیا امر به معروف و نهی از منکر باید حتما به اسم دین و مذهب باشد؟ یا در صورت مسخره کردن و یا حساسیت مخاطب بر روی اسم دین، می توان بدون اسم دین و فقط با ذکر فوائد و مضرات، انجام شود؟ باید برای امر به معروف و نهی از منکر معتقد به مراتب شد: مرتبه اول: اگر مخاطب ما مسلمان باشد، قطعا در مرتبه اول در امر به معروف و نهی از منکر، خودِ برای خدا بودن، موضوعیت دارد. اینکه طرف را متوجه خدا و دین خدا کرده و بخواهیم به خاطر خدا و دین، دست از رفتارش بردارد، موضوعیت و اصالت دارد.

اگر قرآن معجزه بوده و همانطور که خود فرموده: «لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِين‏» حاوی همه علوم و اسرار هستی است، و ائمه (علیهم السلام) قرآن ناطق و عالم به تمام قرآن هستند، چرا حتی یک مورد از این رموز کائنات از زبان ایشان بیان نشده است؟

یک تعریف از سیاست و سیاست ورزی بیان کرده و بفرماید آیا سیاست در قرآن و احادیث آمده است؟ عاقبت یک سیاست مدار نمونه را بیان کنید.

آیا مساله شفاعت در روز قیامت با عدالت الهی ناسازگاری ندارد؟ رحمت خداوند از طريق اسباب خاص خودش نصيب بندگان می شود. چنانكه يكي از اسباب بخشش خداوندی استغفار است (و نمی گوييم بخشش خداوند به سبب استغفار پارتی بازی و خلاف عدالت است) همانگونه شفاعت نيز يكی از اسباب رسيدن رحمت و بخشش خداوندی به بندگان است كه بندگان بايد در زندگی به گونه ای عمل كنند كه شفاعت شامل حال آن ها شود. در مورد شفاعت شبهات زيادی مطرح شده كه يكی از آن ها همان بحث شفاعت و عدالت خداوند است.

آیا گناه انسان ها یکسان محاسبه می شود؟ مثلا گناه کسی که به خدا نزدیک تر و حافظ قرآن است، یا گناه کسی که آگاهی کمتری دارد نسبت به کسی که آگاهی بیشتری دارد؟ در اینکه تفاوت شرایط انسان ها موجب تفاوت در حسابرسی می شود شکی وجود ندارد، اما اینکه دقیقا چگونه و با چه میزان تفاوتی محاسبه می شود را فقط خدا می داند و بس.