مباحث اخلاقی،اخلاق در قران
اخلاقی
پرسش :
چگونه می توان اخلاص در عمل داشت؟
پاسخ :
برای دستیابی به اخلاص در امور حتی نسبت به دیگران باید به نقطه مقابل آن توجه نمود؛ نقطه مقابل اخلاص، ریا، خودنمایی و شهرت طلبی است که در آیات و روایات از آن مذمت شده و آن را عاملى براى بطلان اعمال و نشانه اى از نفاق ونوعى شرک به خدا دانسته اند.
پرسش :
منظور از پرهیزکاری چیست؟
پاسخ :
پرهیزکاری در آموزه های دینی مرادف هایی چون تقوا و خداترسی دارد.
تقوا در اصل از ماده وقایه به معنى نگهدارى یا خویشتن دارى است و به تعبیر دیگر یک نیروى کنترل درونى است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ مى کند، و در واقع نقش ترمز نیرومندى را دارد که ماشین وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تندروی هاى خطرناک، باز مى دارد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام در مقام انسانی کامل، خود را به عیب پوشی ازدیگران آراسته بود و پیروان خویش را نیز به این امر توصیه می فرمود. آن حضرت به سبب شرح صدر خویش، کسی را رسوا نمی کرد و تا آنجا که امکان داشت، عذرهای مردمان را می پذیرفت. این بزرگوار حتی پرده کفر منافقان را نیز نمی درید و با آنکه به خوبی از همه چیز آگاه بود، همواره پنهانشان می داشت تا آنان که شایسته تربیت و هدایتند، به راه هدایت آیند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.۳ از آن حضرت روایت است که فرمود:
چرا مدیون مادرمان هستیم؟مگر او به خاطر میل خودش ما را به دنیا نیآورده است؟
پاسخ را در چند نکته تقدیم می کنیم :
یکم : بعضی مواقع اگر موقعیت انسان تغییر کند، به خاطر تغییر زاویه دیدش مسائل را بهتر می فهمد. مثل همین مساله که اگر کسی از زاویه پدر یا مادر بودن خودش به این مساله بنگرد، می تواند راحت تر جواب این سوال را بیابد.
دوم: قدردانی از پدر یا مادر، به خاطر اینکه میل داشته اند، بچه داشته باشند، نیست. بلکه به خاطر زحماتی است که برای فرزند کشیده اند. که قطعا این زحمات به خاطر میل خودشان نبوده. چون انسان هرگز به سختی میل ندارد.
چگونه در این وضع جامعه می توان نگاه به نامحرم رو کنترل کرد ؟
چرا با پزشکی و مهندسی نمی توان به مقامات عرفانی رسید و عرفا همیشه از عالمان دینی هستند؟
اولا بر خلاف نظر شما، تمام کسانی که به مقام تقرب بالایی دست یافته اند، از طایفه علمای دینی نبوده اند. بلکه فراوان از پالان دوز و کفاش و ... داشته ایم که مقامات عرفانی بالا داشته اند. هر چند طبیعی است که عالمان عارف بیشتر شناخته شده باشند. چون عرفای معمولی وظیفه ای برای هدایت مردم ندارند، حال آنکه علما باید هدایت گری کنند و طبیعتا باید شناخته شده تر باشند.
یک سوال اگر کسی از ۷۳ اسم اعظم ۱۴ تارا بفهمد چه کاری میتواند با اسم ها بکند به فرض، به فرض من ۱۴ تا را بلد هستم، می دانم تلفظ خالی اسم کافی نیست و باید دعا کرد ولی چه تاثیر خاصی روی فردی که اسم اعظم را می داند دارد؟
فقط دانستن و تلفظ کردن آن اثری را که مد نظر شماست ندارد، البته بر زبان جاری کردن اسماء الهی حتما تاثیراتی بر روی نفس انسانی دارد اما اثراتی که برای اسم اعظم بیان شده است نیاز به این دارد که انسان به حقیقت آن اسم برسد.
به حقیقت اسم رسیدن یعنی به حق الیقین آن اسم را بیابیم. آن وقت است که آثار آن را آن طور که هست می یابیم.
یکسال هست که بیکارم و این شرایط تاثیر زیادی روی توکل من به خدا گذاشته و دچار ضعف ایمان شده ام؟
مسأله بیکاری در جامعه متوجه بسیاری از افراد است و شما سعی کنید با تلاش و کوشش از راه منطقی به حل مسأله خودتان بپردازید البته باید نگرش خودتان را نسبت به نوع کار اصلاح کنید و بدانید که:
چرا از خدا بترسیم؟
راههایی که صبر و استقامت آدم را در زندگی زیاد کند؟
از نظر قرآن و حدیث راههای تحصیل صبر عبارتند از :
۱. تقویت پایههاى ایمان: هر قدر ایمان انسان به حکمت و رحمت پروردگار بیشتر باشد، صبر او نیز افزونتر خواهد بود. امیرمؤمنان(ع) مىفرماید: «اساس و ریشه صبر، ایمان و یقین خوب نسبت به خداوند است».[۱]