بازگشت پیامبر(ص) و قتل شیطان

image: 
بازگشت پیامبر بعد از مرگ به دنیا ،برای کشتن ابلیس و کارهای دیگر؛ خلاف این آیات قرآن است.

بازگشت پیامبر بعد از مرگ به دنیا ،برای کشتن ابلیس و کارهای دیگر؛ خلاف این آیات قرآن است. اصل اشکال شما به این بر میگردد که با توجه به آیات سوره مؤمنون، مُردگان امکان برگشت به همین دنیا را ندارند. اما آیا واقعا چنین است؟ یعنی تفکر بازگشت بعضی از مردگان به این دنیا بر خلاف آیات قرآن است؟ خوب است مقداری بیشتر قرآن را مورد بررسی قرار دهیم، از میان آیات فراوانی که برای امکان رجعت به کار می رود به همین سه مورد اکتفا می شود: آیه اول درباره امکان رجعت: اوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيي‏ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديريا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن، در هر سو پراكنده بود او با خود) گفت: «چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مى‏كند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند سپس زنده كرد و به او گفت: «چقدر درنگ كردى؟» گفت: «يك روز يا بخشى از يك روز.» فرمود: «نه، بلكه يكصد سال درنگ كردى! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى، با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است! (خدايى كه يك چنين مواد فاسدشدنى را در طول اين مدت، حفظ كرده، بر همه چيز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانه‏اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوانها (ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مى‏دهيم، و گوشت بر آن مى‏پوشانيم!» هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: «مى‏دانم خدا بر هر كارى توانا است». سوره بقره آیه 259 این آیه در بیان داستان عزیر یا ارمیا است که وقتی بر بیت المقدس عبور کرد و خانه های ویران شده را ملاحظه نمود برایش جالب بود بداند خداوند چگونه این افراد را میمیراند و سپس زنده می کند، آنگاه خداوند جان او را گرفت و صد سال بعد زنده نمود، حال شما پاسخ دهید: چه فرقی است میان صد سال مردن و زنده شدن یا هزاران سال؟ رجعت بازگشت هزاران ساله بعضی از خوبان و بدان است، کجای این با قرآن منافات دارد؟؟!! آیه دوم درباره امکان رجعت: فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتى‏ وَ يُريكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون‏سپس گفتيم: «قسمتى از گاو را به مقتول بزنيد! (تا زنده شود، و قاتل را معرفى كند.) خداوند اين گونه مردگان را زنده مى‏كند و آيات خود را به شما نشان مى‏دهد شايد انديشه كنيد!»سوره بقره آیه 73. این آیه درباره همان گاو بنی اسرائیل است، که بهانه های بنی اسرائیلی بخاطر آن مصطلح شد، خلاصه قضیه اینکه کسی کشته می شود قاتلش مشخص نمی شود دستور می رسد گاوی بکشید و به بدن مقتول بزنید تا مقتول زنده شود و قاتلش را معرفی نماید، آنها بعد از بهانه های گوناگون گاوی را کشتند و به بدن مقتول زدند آنگاه آن مقتول زنده شد! آیا زنده شدن پس از مرگ در همین دنیا مورد تأیید این آیه قرآن نیست؟ قطعا جواب مثبت است! وقتی یک بار چنین چیزی اتفاق بیافتد پس محال نیست، پس مخالف قرآن نیست، آیه سوم درباره امکان رجعت: وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني‏ كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبي‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌو (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت: «خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏كنى؟» فرمود: «مگر ايمان نياورده‏اى؟!» عرض كرد: «آرى، ولى مى‏خواهم قلبم آرامش يابد.» فرمود: «در اين صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب كن! و آنها را (پس از ذبح كردن،) قطعه قطعه كن (و در هم بياميز)! سپس بر هر كوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مى‏آيند! و بدان خداوند قادر و حكيم است (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانايى بر جمع آنها دارد)». سوره بقره آیه 260 وقتی پرندگانی لِه و کوبیده شوند و هر کدام سرکوهی باشند به امر پروردگار و در همین دنیا اجزائشان به هم متصل شده و زنده شده و هرکدام در جای خود قرار گیرند، اجزاء کبوتر اشتباهی با کلاغ و طاووس جمع نشود، قطعا وقتی قرار باشد کسانی در دنیا زنده شوند، فرقی نمی کند اجزاء آن در دریا باشد یا صحرا و کوه و جنگل، آنها نیز زنده خواهند شد. خلاصه اینکه لازم نیست قیامت شود و قدرت پروردگار در زنده کردن مرده ها به نمایش درآید همین دنیا نیز چنین ظرفیتی دارد. پس زنده شدن مرده ها در همین دنیا (رجعت) یک اصل قرآنی می باشد. اما تكليف آيات زير چه مي شود : وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ«12» ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَكِینٍ«13» ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ«14» ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَیتُونَ«15» ثُمَّ إِنَّكُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ تُبْعَثُونَ«16» سوره مومنون سپس شما بعد از آن بعد از خلق شدن می‌میرید؛سپس در روز قیامت برانگیخته می‌شوید! یعنی الله بصورت واضح میفرماید بعد از اینکه شما را خلق کردیم و همه مراحل خلقت از نطفه تا به دنبال آمدن نوزاد تا جوانی و پیری ...... همه را در قران ذکر میکند و بعد میفرماید: سپس شما خواهید مرد ولی نمیفرماید (ثم انکم الی الدنیا ترجعون) بعد از مرگ به دنیا باز خواهید گشت بلکه فورا میگوید (ثُمَّ إِنَّكُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ تُبْعَثُونَ ) سپس در روز قیامت زنده میشوید اگر رجعتی میبود باید در ضمن مراحل خلقت آنهم اعلام میشد، اینجا که دیگر شیعه بهانه ندارد تا بگوید (الله از ترس عمر در قرآن ننوشت رجعت به دنیا، تا قرآن را عوض نکنند!! قرآن کریم کتابی است جامع و سراسر قواعد کلی همراه با استثناهای خاص، تمام مشکل آنگاه رخ می نمایاند که از اهل قرآن که اهل بیت پیامبر است جدا بیافتیم، آن بزرگان می فرمایند القرآن یفسر بعضه بعضا، بعضی از قرآن بعض دیگر را تفسیر میکند. یعنی قاعده کلی در جائی است و استثناء آن در جائی دیگر، اینکه یک آیه قرآن را بردارید و بدان استناد کنید کار سنجیده ای نیست، باید تمام قرآن را مد نظر داشته باشید. بنابراین با توجه به نمونه هائی که در پست های قبل مطرح شد، روشن میشود مقصود از آیات سوره مؤمنون یک قاعده کلی است، بلکه همه انسانها در یک سیر تکاملی از نطفه تا مُردار و سپس حشر در روز قیامت قرار دارند، اما این قاعده کلی استثناء دارد که بیان شد. شیعیان که معتقد به رجعت هستند، هیچگاه نگفتند همه انسانها در همین دنیا مبعوث می شوند بلکه بعضی از آنها (سران کفر و ایمان) بر می گردند، خب چه اشکالی دارد به قاعده کلی (آیات سوره مؤمنون) این استثناء نیز بخورد.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: