«بغی» و «زنا»

image: 
فرق «بغی» و «زنا» در آیات قرآن چیست؟

فرق «بغی» و «زنا» در آیات قرآن چیست؟

معنای کلمه «زنا» در زبان عربی و استعمال قرآنی آن کاملا روشن است. اما کلمه «بغی» صرفا به معنای «زنا» نیست بلکه معنای اصلی آن آنگونه که از استعمالات دیگر این واژه به دست می آید به معنای «طلب» است، اما استعمالات دیگری هم دارد، مانند کاربرد آن در «زنا» و «ظلم» و «تجاوز» و «حاجت».
علامه مصطفوی در کتاب «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل واژه «بغی» می نویسد:
گوهر معنایی واژه «بغی» طلب و اراده موکد است. این معنی در موارد استعمال متفاوت است. در سه مورد به معنای «تعدی و تجاوز ارادی یا عملی» است:
1. هنگامی که با حرف « علی» به کار رود دلالت بر «تعدی و تجاوز ارادی یا عملی» می کند مانند:
«بَغَتْ‏ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى» (1)
«خَصْمانِ‏ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْض»(2)

2. هنگامی که در مورد «منع و تحریم» به کار رود مانند:
«وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى‏ الْبِغاءِ»(3)
«إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ»‏(4)
«وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ»‏(5)

3. هنگامی که قرینه لفظیه یا مقامیه در کار باشد مانند:
«فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ‏ وَ لا عادٍ»(6)
«فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ‏ بَغْياً وَ عَدْواً»(7)
در این سه مورد «تعدی و تجاوز» از قرائن استفاده می شود هر چند معنای « طلب شدید و اراده موکد» در همه آنها محفوظ است به عنوان گوهر معنای واژه «بغی».

و اگر قرینه ای در کار نباشد مراد همان طلب شدید است، مانند:
«ذلِكَ ما كُنَّا نَبْغِ»‏(8)
«قالُوا يا أَبانا ما نَبْغِي»‏(9)
«أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ»‏(10)

در هر صورت روشن است که واژه « بغی» در اصل به معنای زنا یا ظلم یا تعدی یا حاجت و غیر آنها نیست بلکه گوهر معنای آن «طلب شدید» است و این معنا با توجه به قرائنی که در کلام ذکر می شود برای مفاهیمی چون زنا و ظلم و تعدی و حاجت و مانند آن استعمال می شود. لذا هنگامی که برای «زنان» به طور مطلق و بدون ذکر متعلق استعمال شود مقصود «زنا» خواهد بود و هنگامی که متعلق آن با حرف «علی» استعمال شود مقصود «ضرر زدن و تعدی قولی یا عملی یا فکری» خواهد بود.(11)

حاصل اینکه: هر چند واژه های قرآنی ممکن است به صورت مترادف استعمال شوند و مقصود از هر دو واژه یک معنا باشد اما این به معنای داشتن معنای واحد در اصل و ریشه آنها نیست. بلکه هر واژه ای یک «گوهر معنایی» دارد که همواره محفوظ است اما با قرائنی می تواند در معانی دیگری هم به تناسب مورد و ارتباط با ریشه اصلی خود استعمال شود.

پی نوشت ها:
1. حجرات/ 9.
2 . ص/ 22.
3 . نور/ 33.
4 . اعراف/ 33.
5 . نحل/ 90.
6 . بقره/ 173.
7 . یونس/ 90.
8 . کهف/ 64.
9. یوسف/ 65.
10 . آل عمران/ 83.
11 . مصطفوی ، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم ، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368ش، چاپ اول، تهران، ج‏1، ص309

 

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید