علوم قرآن و حدیث

قرانی ، علوم قران، حدیث

چرا خداوند در قرآن به حشرات و گیاهان اشاره می کند، هدف چیست؟ چرا باید نام حشرات در کنار نام انسان ها در قرآن باشد و سوره های قرآنی به نام آن ها گذاشته شود؟

برای هر موردی از حشرات يا گياهان كه در قرآن وجود دارد، علت ذكرش هدف خاصي دارد كه با توجه به آيات بايد بررسی شود. اما در كل علت ذكر، جهت هدايت و درس آموزی بندگان مي باشد. به عنوان مثال: 1. ملخ‌: (دو مورد در قرآن آمده است‌)

 

تفسیر «کهیعص» چیست؟

در روايتی از حجت قائم (عج) در پرسش از تأويل حروف «کهيعص» آمده است:

مفسر تا چه حد مجاز است استدلال های خودش را در تفسیر آیات قرآن دخالت دهد؟ و با توجه به آیه 4 سوره نور، آیا مفسر می تواند بگوید غیبت و یا تهمت کافر مجاز است؟

ابتدا مطلبی به عنوان مقدمه عرض می کنم: راغب اصفهانی در مقدمه تفسیرش، می گوید مجموعه علومى كه براى مفسّر، به منزله ابزار هستند و بدون آن ها كار تفسير انجام نمى ‏پذيرد، عبارتند از ده علم: لغت، اشتقاق، نحو، قراءات، سيره، حديث، اصول فقه، فقه، كلام، موهبت. علم لغت؛ شناخت يكايک واژه ‏ها و الفاظ. علم اشتقاق؛ شناخت مناسبت الفاظ با يکديگر.

قرآن کریم آیات زیادی دارد که نشان می دهد پیامبران گناه می کردند و به غیر از محدوده مربوط به وحی، معصوم نبوده اند. نسبت ظلم و گناه به آنان و کاربردهای این کلمات در قرآن نیز نشان می دهد که نمی توان این کلمات را به معنای غیر گناه شرعی دانست. با توجه به این آیات چطور می توان معتقد شد که پیامبران معصوم بوده اند؟

قبل از بررسی مسائلی که شما مطرح کردید توجه شما را به دو نکته جلب می کنم.

چرا تعابير قران از ميانجيگري حضرت نوح عليه السلام براي نجات فرزندش با ميانجيگري حضرت ابراهيم عليه السلام براي نجات قوم لوط، متفاوت است؟ در مورد حضرت نوح عليه السلام مي فرمايد: ﴿انّي أعظك ان تكون من الجاهلين﴾، اما در مورد حضرت ابراهيم عليه السلام مي فرمايدإِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ)

دو تفاوت عمده بین دو داستان توجه کرد: صحبت نوح نبی، بعد از رخ دادن عذاب است ولی سخن ابراهیم خلیل، قبل از نزول عذاب است.

در سوره مبارکه قلم به داستان افرادی اشاره می کند که به خاطر اینکه به مستمندان کمک نکردند، باغشان سوخت و ویران شد. با توجه به متن این آیات، بفرمایید آیا ما اختیار مالمان را داریم یا نه؟

دقت در متن آیات سوره مبارکه قلم، نشان می دهد که فکر محروم نمودن مستمندان از میوه های باغ، تنها در دایره اندیشه آن ها نبوده بلکه عزمشان را جزم نموده و بر انجام این کار سوگند یاد نمودند: «...إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحينَ وَ لا يَسْتَثْنُونَ»؛ ... هنگامى كه سوگند ياد كردند كه ميوه ‏هاى باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچينند و هيچ از آن استثنا نكنند.(1)

آیا در قرآن اشکالات صرف و نحوی وجود دارد؟ لطفا این موارد را بررسی کنید: «إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ»؛ اینجا رحمت مونث است پس چرا قریب که خبر رحمت است مونث نیامده؟ «وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُواْ»؛ اینجا هم فعل خاضوا جمع است پس چرا کالذین نیاورده؟ «وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ»؛ در این آیه که اشاره به یک شجر است چرا نگفته تلک بلکه گفته تلکما؟

در آیه 9 سوره سبأ منظور از "افکندن قطعه ای از آسمان بر سر انسان ها" چیست؟

آیا در قرآن آیه ای بنام آیه غار داریم؟ اگر بله چرا به این نام معروف شده و پیامبر(ص) با چه کسی در غار بوده است؟

با عرض سلام و ادب