قرانی ، علوم قران، حدیث
علوم قرآن و حدیث
در آیات مختلفی با واژگان متفاوت، سخن از خلقت آسمان ها و زمین است؛ در برخی فعل «خلق»، برخی تعبیر «بدیع» و در برخی از واژه «فطر» استفاده شده و در ترجمه ها نیز همگی به معنای خلقت و آفریدن ترجمه شده اند. آیا تفاوتی بین این واژه ها هست؟
این سه واژه در عین حالی که هم پوشانی و مشترکات زیادی دارند، ولی هر کدام نیز ویژگی خاصی را مد نظر دارند. لذا باید هر کدام را بطور مستقل، از نظر ریشه ای و لغوی، مورد بررسی قرار داد.
در قرآن کلمه «الساعة» در چندین سوره به کار رفته و مترجمین همه آن ها را به معنای قیامت ترجمه کرده اند، در حالی که برخی به معنای مرگ و یا حتی در ابتدای سوره قمر به معنای زمان بالا آمدن ماه است، لذا به نظر می رسد کلمه «الساعة» همواره به معنای قیامت نباشد، زیرا با ظاهر آیات همخوانی ندارد. نظر کارشناسی چیست؟
آیا در مورد توسل حضرت داود و ایوب (علیهما السلام) به پنج تن، روایت و منبعی موجود می باشد؟
این ترتیب و چینش سوره ها بر چه اساسی بوده و چرا همیشه اول حمد، دوم بقره، سوم آل عمران، ... و آخرین هم ناس است؟
«دحیه کلبی» که بود و چه شخصیتی داشت؟ وچرا جبرئیل امین (علیه السلام) به صورت این فرد در می آمد؟
چرا برخی آیات قرآن، سبب سجده می شوند؟ و چرا برخی واجب و برخی مستحب شدند؟
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. مهم ترین نکته، این است که موضوع این آیات، سجده، کرنش و خضوع در برابر خالق هستی، عظمت الهی و بزرگی خداوند متعال است؛ لذا انجام سجده هنگام قرائت این آیات، کاملا متناسب با مضمون آیات است و خضوع و کرنش را به نهایت رسانده و کامل تر می کند.
به بیان دیگر؛ موضوع سجده (کرنش و خضوع) در برابر خداوند متعال، در این آیات، به اوج خود رسیده و بسیار پررنگ است، لذا برای تکمیل این حالت، دستور سجده عملی نیز داده شده است.
بر طبق آیه 77 سوره طه: «وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى»
آیا قبل از این که حضرت موسی (ع) بنی اسرائیل را شبانه حرکت بدهند و به نیل برسند از قبل می دانستند که راهی در دریا باز خواهند کرد؟ ظاهرا این آیه حاکی از این است که ایشان از قبل این مساله را می دانستند.
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که می فرماید: «الاعراف کثبان بین الجنه و النّار و الرجال الائمه یقفون علی الاعراف مع شیعتهم و قد سبق المۆمنون الی الجنه بلا حساب» اعراف تپه ای است میان بهشت و دوزخ و امامان نیز در اعراف، در کنار شیعیان گنه کارشان قرار می گیرند در حالی که مۆمنان خالص بدون نیاز به حساب وارد بهشت شدهاند.
لطفا احادیث بیشتری درباره اعراف و اعرافیون بفرمایید.
در باره تحریف لفظی قرآن، خواستم کتاب «فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب» مطالعه کنم که متوجه شدم محدث نوری، رساله فارسی به نام «الجواب عن شبهات کشف الارتیاب» را تألیف کرده و گویا از برخی نظرات خویش در کتاب اصلی بازگشت و یا نظر خود را تشریح کرده و کوشیده تا سوء تفاهم های پیش آمده را برطرف سازد. او درباره این رساله گفته است: رضایت ندارد کسی پیش از خواندن رساله، کتاب فصل الخطاب را بخواند، و این رساله به منزله تکمله کتاب فصل الخطاب است.
هرچه گشتم رساله فارسی را پیدا نکردم آیا آن را دارید؟
در چندین مطلب، به پرسش شما پرداخته می شود:
ظاهرا هر کس در بهشت اقامت می کند به نام و گروهی منتسب است، مثلا عده ای بعنوان مهمانان بهشت معرفی شده اند که مرتبه ای پائین دارند یا ساکنان بهشت و...لطفا این گروه ها را معرفی کنید.