قرآن، سال قمری یا شمسی

image: 
با توجه به این که به گفته امام علی(ع) تعداد سال های خواب ماندن اصحاب کهف، در قرآن به قمری آمده است، چرا تعداد دفعات تکرار کلمه سال، 365 بار و به تعداد روزهای شمسی آمده است؟

با توجه به این که به گفته امام علی(ع) تعداد سال های خواب ماندن اصحاب کهف، در قرآن به قمری آمده است، چرا تعداد دفعات تکرار کلمه سال، 365 بار و به تعداد روزهای شمسی آمده است؟
قرآن ماه و خورشید را به عنوان شاخصی برای شناسایی زمان قرار می دهد: «اَلشَّمسُ والقَمَرُ بِحُسبان»(1) هم چنین در آیه دیگری می فرماید، کار هیچ یک کمترین تداخلی با کار دیگری ندارد: «لاَالشَّمسُ یَنـبَغی لَها اَن تُدرِکَ القَمَرَ و لاَ الَّیلُ سابِقُ النَّهارِ وکُلٌّ فی فَلَک یَسبَحون»(2) البته از ماه و نقش آن در تقویم نیز در آیات بسیاری یاد شده است، تا جایی که برخی از مفسران نقش اساسی در تعیین ماه و سال را از آنِ ماه دانسته‌ اند.(3) در آیاتی به منازل ماه در حرکت خود، و نقش آن در تعیین ایام نیز اشاره شده است: «هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ ما خَلَقَ اللّهُ ذلِکَ اِلاّ بِالحَقِّ یُفَصِّلُ الأیـتِ لِقَوم یَعلَمون»(4).(5) از طرفی شکل های مختلف ماه در روزهای گوناگون تشخیص ایام را آسان‌ تر می‌ سازد.(6) تغییرات منظم و تدریجی ماه، از آن وسیله‌ ای برای تعیین اوقات برای مردم ساخته، و مرجعی برای تنظیم اوقات شرعی، مانند ایام حج، ماه رمضان و ... فراهم آورده است.(7) به عقیده بیشتر مفسران، تاکید اصلی قرآن کریم بر استفاده از تقویم قمری برای انجام امور دینی است، ولی می‌ توان اشاراتی بر اهمیت تقویم شمسی نیز در قرآن مشاهده کرد: «وجَعَلنَا الَّیلَ والنَّهارَ ءایَتَینِ فَمَحَونا ءایَةَ الَّیلِ و جَعَلنا ءایَةَ النَّهارِ مُبصِرَةً لِتَبتَغوا فَضلاً مِن رَبِّکُم و لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ»(8).(9) البته تمام تأکید قرآن کریم بر استفاده از تقویم قمری، تنها برای انجام اعمال عبادی است، و نمی‌ توان ممنوعیت کاربرد دیگر گاه‌ شماری‌ ها را برای استفاده در دیگر شئون زندگی از آیات قرآن برداشت کرد. با این مطالب مشخص می شود که برای این که مردم به امور شرعی دسترسی پیدا می کردند سال قمری مورد تاکید است، و در مسایل دیگر و امور روز مره مردم سال شمسی قرار داده شده است.

_______

(1) الرحمن/ 5.

(2) یس/ 40.

(3) تفسیر المیزان، ج 17، ص 90.

(4) یونس/ 5.

(5) تفسیر مجمع البیان، ج 4، ص 524.

(6) التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۲۸۴؛ تفسیر مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۰۸.

(7) التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۲۸۳؛ تفسیر مجمع البیان، ج ۵، ص ۴۴؛ البحر المحیط، ج ۵، ص ۴۴؛ تفسیر المیزان، ج ۱۳، ص ۲۷۶.

(8) اسراء/ ۱۲.

(9) تفسیر مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۲۴؛ تفسیر روض الجنان، ج ۷، ص ۳۸۷-۳۸۸؛ تفسیر المنیر، ج ۱۱، ص ۱۱۱.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید