فرق عارف و مرتاض

image: 
آیا کسانی که از خارج از مسیر اسلام و با ریاضت و سختی روح خویش را تقویت می کنند و کارهای خارق العاده انجام می دهند مورد تایید هستند؟

آیا کسانی که از خارج از مسیر اسلام و با ریاضت و سختی روح خویش را تقویت می کنند و کارهای خارق العاده انجام می دهند مورد تایید هستند؟ و فرق اینان با عارفان در چیست؟

ریاضت، مفهومی است که در ادبیات آیات و روایات نیز شواهدی برای آن وجود دارد و در سیره عرفا و علمای راستین نیز وجود دارد. اما ریاضتی مورد تایید دین است که در چارچوب قوانین شرع و قواعد عقل باشد. بنابراین ریاضت فردی که از جاده اسلام خارج شده نه در هدف و نه در روش مورد تایید نیست. میان عارف و مرتاض تفاوت های زیادی وجود دارد که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

تفاوت در هدف: هدف عارف در وهله اول بندگی و عبادت خداوند و در وهله بعد شهود حق متعال و جلوه‌های وجودی اوست. کوچک ترین خللی در اخلاص عارف و انگیزه او باعث می شود در مسیر سیر و سلوک متوقف و یا منحرف شود. اما مرتاض لازم نیست هدف خاصی داشته باشد. او می تواند از ریاضت هر هدفی را دنبال کند و هیچ تعارضی هم با ریاضت او نداشته باشد. پول، مقام، قدرت و یا هر چیز دیگری می تواند هدف مرتاض باشد.

تفاوت در روش: عارف از راه تزکیه نفس سعی می کند به هدفش دست پیدا کند اما مرتاض از راه تقویت نفس خود را به هدفش می رساند. میان تزکیه نفس و تقویت نفس تفاوت زیادی وجود دارد. تزکیه نفس منجر به تقویت نفس می شود اما راه های تقویت نفس منحصر در تزکیه نفس نیست.

فیض الهی: چیزهایی که به مرتاض در مسیر ریاضت داده می شود معلول قوانین ثابت و طبیعی است. همانطوری که اگر کسی جسم خود را طبق برنامه مشخصی در مشقت و کار قرار دهد ورزیده و قوی می شود روح نیز با تمرکز و تلاش تقویت می شود. اما فیوضاتی که نصیب عارف می شود حاصل عنایت مستقیم خداوند است.

شریعت محوری: مرتاض در فعالیت های خود لازم نیست هیچ چارچوبی داشته باشد. به عبارت دیگر در انتخاب ریاضت ها هیچ ملاک و معیار بیرونی ندارد بلکه به هر وسیله ای می تواند به هدف خود برسد. اما عارف حتی در بالاترین مراتب عرفانی نیز از چارچوب شریعت و احکام الهی خارج نمی شود.

محدودیت در قدرت نمایی: همانطوری که گفته شد منشا قدرت مرتاض قوت روح اوست و کارهایی هم که انجام می دهد در دایره توانایی روح اوست. بنابراین هر کاری از او بر نمی آید. مثلا مرده را نمی تواند زنده کند. اما قدرت عارف از خود او نیست. بلکه متصل به قدرت لایزال الهی است. بنابراین به اذن خداوند هر کاری ممکن است به دست عارف بالله انجام شود.

کرامت: کرامت و کسب قدرت هدف نهایی مرتاض است اما کرامت و کسب قدرت در عارف هدف نیست بلکه دستاورد است. به عبارت دیگر عارف به دنبال کرامت نیست اما کرامت تحفه آستان عارف است.

 

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: