عبدالله بن عفیف

image: 

عبدالله بن عفیف که بود؟

«عبدالله بن عفیف» از قبیله «ازد» که اصالتا اهل یمن بوده اما به کوفه مهاجرت کرده بودند. ایشان از اصحاب امام علی (علیه السلام) بود و در جنگ‌ های جمل و صفین حضور داشت؛ او در جنگ جمل، چشم چپش را و در جنگ صفین چشم راستش را در رکاب حضرت علی(علیه السلام) از دست داد.(1) پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)، عبیدالله بن زیاد در در کوفه به منبر رفت و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَظْهَرَ الْحَقَّ وَ أَهْلَهُ وَ نَصَرَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَزِیدَ وَ حِزْبَهُ وَ قَتَلَ الْکَذَّابَ بْنَ الْکَذَّابِ وَ شِیعَتَه‏»؛ خدای را سپاس که حق و اهلش را ظاهر کرد، امیرالمومنین یزید بن معاویه و حزبش را یاری کرد و دروغگو پسر دروغگو - حسین بن علی و پیروانش - را کشت.»(2) هنوز سخن ابن زیاد تمام نشده بود که عبدالله بن عفیف اعتراض کرد و گفت: «ابْنَ مَرْجَانَةَ إِنَّ الْكَذَّابَ ابْنَ الْكَذَّابِ، أَنْتَ وَ أَبُوكَ وَ مَنِ اسْتَعْمَلَكَ وَ أَبُوهُ يَا عَدُوَّ اللَّهِ، أَ تَقْتُلُونَ أَبْنَاءَ النَّبِيِّينَ وَ تَتَكَلَّمُونَ بِهَذَا الْكَلَامِ عَلَى مَنَابِرِ الْمُؤْمِنِين‏»؛ ای پسر مرجانه! دروغگو پسر دروغگو تویی، پدرت، کسی که تو را داد و پدرش. ای پسر مرجانه آیا فرزندان پیامبر را می‌کُشی و اینگونه در منابر مومنین قرار می‌گیری و سخن می‌گویی؟ ابن زیاد دستور داد او را دستگیر کنند.(3) او با سردادن شعار طایفه‌ اش (یا مبرور)، آنها را به کمک فراخواند، بستگانش او را از مجلس بیرون بردند. شب هنگام اطرافیان ابن زیاد خانه‌ اش را محاصره کردند.(4) وی نابینا بود اما دخترش صفیه او را به جنگ راهنمایی می‌ کرد(5)، او را دستگیر کرده و نزد عبیدالله بن زیاد بردند. پس از گفت‌ و‌ گویی بین آن دو، به دستور ابن زیاد گردنش را زدند و بدنش را در «کناسه» کوفه در جایی به نام «سبخه» به دار آویختند.(6) او اولین شیعه‌ ای بود که پس از واقعه عاشورا به شهادت رسید.

پی نوشت ها:

1. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌الأشراف، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۹۷۷م/۱۳۹۷ق، ج۳، ص۲۱۰؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوك، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۵۸.

2. ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، دارالفكر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م، ج۸، ص۱۹۱؛ طبری، پیشین، ج۵، ص۴۵۹.

3. ابن کثیر، همان، ج۸، ص۱۹۱، ج۵، ص۴۵۹، ج۸، ص۱۹۱.

4. طبری، همان.

5. بلاذری، پیشین، ج۳، ص۲۱۰

6. طبری، پیشین، ج۵، ص۴۵۹.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: