شب مبعث و نزول وحی

image: 
آیا روایتی داریم که جبرئیل در شب بعثت، پیامبر(صلی الله علیه و آله) را فشار می داد و می گفت «بخوان بخوان»؟

آیا روایتی داریم که جبرئیل در شب بعثت، پیامبر(صلی الله علیه و آله) را فشار می داد و می گفت «بخوان بخوان»؟ اگر چنین روایتی داریم، وضعیت اعتبار آن چگونه است؟

در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. این روایت در تراث و منابع روایی معتبر و مشهور شیعی نیامده است.
2. این روایت در منابع مشهور اهل سنت آمده است:
«كَانَ أَوَّلَ مَا بُدِئَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ الرُّؤْيَا الصَّادِقَةُ فِي النَّوْمِ ... وَ هُوَ فِي غَارِ حِرَاءٍ، فَجَاءَهُ الْمَلَكُ فَقَالَ: اقْرَأْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ مَا أَنَا بِقَارِئٍ قَالَ: فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي‏ حَتَّى بَلَغَ مِنِّي الْجُهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي. فَقَالَ‏ اقْرَأْ قُلْتُ مَا أَنَا بِقَارِئٍ فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّانِيَةَ حَتَّى بَلَغَ مِنِّي الْجُهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي. فَقَالَ: اقْرَأْ قُلْتُ: مَا أَنَا بِقَارِئٍ فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّالِثَةَ حَتَّى بَلَغَ مِنِّي الْجُهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي. فَقَالَ: «اقْرَأْ بِاسْمِ‏ رَبِّكَ‏ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» الْآيَاتِ إِلَى قَوْلِهِ‏ «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»(1)
این نقل می گوید پیامبر (صلی الله علیه و آله) در رؤیای صادقه ای در غار حراء دیدند فرشته وحی آمد و به ایشان گفت بخوان. پیامبر فرمود نمی توانم بخوانم. پیامبر می فرمایند او مرا گرفت و فشار داد به گونه ای که قدرت و توانم داشت از دست می رفت، سپس مرا رها کرد. همین اتفاق برای بار دوم و سوم نیز تکرار شده است. تا این که برای دفعه بعد آن فرشته گفت بخوان و آیات ابتدایی سوره علق را نازل کرد.
3. مشابه این روایت را «مرحوم مجلسی» آورده است که سندش هم به «صحاح» اهل سنت است:
«فَأَمَّا حَدِيثُ مُجَاوَرَتِهِ ص بِحِرَاءَ فَمَشْهُورٌ وَ قَدْ وَرَدَ فِي الْكُتُبِ الصِّحَاحِ‏ ... فَجَاءَهُ جَبْرَئِيلُ بِالرِّسَالَةِ قَالَ ص جَاءَنِي وَ أَنَا نَائِمٌ بِنَمَطٍ فِيهِ كِتَابٌ فَقَالَ اقْرَأْ قُلْتُ مَا أَقْرَأُ فَفَتَّنِي‏ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ الْمَوْتُ ثُمَّ أَرْسَلَنِي فَقَالَ‏ "اقْرَأْ بِاسْمِ‏ رَبِّكَ‏ الَّذِي خَلَقَ"‏ إِلَى قَوْلِهِ‏ "عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ"‏ فَقَرَأْتُهُ ثُمَّ انْصَرَفَ عَنِّي فَهَبَبْتُ‏ مِنْ نَوْمِي وَ كَأَنَّمَا كُتِبَ فِي قَلْبِي كِتَابٌ وَ ذَكَرَ تَمَامَ الْحَدِيثِ.»(2)
جبرئیل (علیه السلام) برای ابلاغ رسالت به محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد. پیامبر می فرمایند در حال خواب، فرشته آمد و نوشته ای آورد و گفت بخوان. گفتم نمی توانم بخوانم. سپس او مرا فشار داد به گونه ای که تصور کردم در حال مردن هستم، سپس مرا رها کرد و گفت بخوان و آیات ابتدایی سوره علق را نازل کرد و من آن ها را خواندم، او رفت و من از خواب بیدار شدم ولی آن آیات به گونه ای بود که گویا در قلبم نوشته شده بود.
4. روایات مشابهی نیز هستند که آن ها نیز از نظر سندی اعتبار ندارند. (3)
5. این موضوع فشار دادن، در واقعیت و عالَم خارج نبوده زیرا در خود روایت آمده که این حالت را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در خواب و رؤیای صادقه دیده اند.

نکته مهم:
به علت این که وحی یک رابطه و ارتباط اختصاصی بین پیامبر الهی و خداوند است و مافوق درک و احساس انسان عادی می باشد، حقیقت و کیفیت آن برای دیگران معلوم و روشن نیست، مگر این که در این زمینه از خود پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یا معصومین (علیهم السلام) که تعلیم دیده مکتب پیامبر هستند، چیزی بیان شده باشد.
بنابر این، تا به صدور روایتی از معصوم، وثوق و اطمینان نداشته باشیم، نمی توانیم آن را بپذیریم و به معصوم نسبت بدهیم.

پی نوشت ها:
1. بخارى، صحيح البخاري‏، محقق: مصر ـ وزارة الأوقاف، ناشر: وزارة الاوقاف ـ قاهره‏، 1410 ه.ق، چاپ دوم، ج ‏8، ص 82، ح 4313؛ ج ‏10، ص 358، ح 6240؛ مسلم بن حجاج، صحيح مسلم‏، مصحح: عبدالباقى، ناشر: دار الحديث‏- قاهره‏، 1412 ه.ق‏، چاپ اول، ج ‏1، ص 139، ح 252.
2. مجلسی، بحار الأنوار، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏ ـ بيروت‏، 1403 ق‏، چاپ دوم‏، ج ‏15، ص 363.
3. ابن طاووس، سعد السعود للنفوس منضود، ناشر: دار الذخائر ـ قم‏، بى تا، چاپ اول، ص 215؛ بحار الأنوار، پیشین، ج ‏17، ص 309؛ ج ‏18، ص 196.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید