حجر اسماعیل

image: 
در ارکان کعبه، یکی حطیم یا حجر اسماعیل است، چرا ساخته شد؟

در ارکان کعبه، یکی حطیم یا حجر اسماعیل است، چرا ساخته شد؟ برخی متون نوشته شده که مکان زندگی حضرت اسماعیل (علیه السلام) بوده و حتی حضرت هاجر و اسماعیل هم آن جا دفن شده اند. اما چرا قوسی شکل است؟

یکی از محل های مقدس مسجد الحرام، و در کنار کعبه، جایی است که آن را «حطیم» می نامند. مردم در این قسمت برای دعا جمع می شوند.
حد فاصل بین رکن حجرالاسود و درِ کعبه را حطیم گویند و در روایات آمده که بهترین مکان در مسجد الحرام است.(1) اين منطقه پُر ازدحام است و مردم براى استلام حجر و رسيدن به درِ كعبه جهت دعا و وداع، يكديگر را لِه مى كنند. از اين رو، آن را «حَطيم» ناميده اند؛ يعنى جايى كه به همديگر فشار مى آورند و يكديگر را له مى كنند.(2)
این که فرمودید چرا ساخته شد، باید عرض کنیم این گونه نبود که این مکان بنام حطیم ساخته شده باشد، بلکه این قسمت بخشی از مسجدالحرام می باشد که بنابر دلایل بیان شده،به حطیم نامگذاری شده است.
محدوده بین دیوار نیم ‌دایره و خانه کعبه در فاصله میان رکن عراقی و شامی را بدین سبب حِجر نامیده ‌اند که این دیوار حائل بین طواف ‌کنندگان و کعبه است.(3)
به گزارش برخی منابع، پس از آن که حضرت ابراهیم(علیه السلام) و هاجر و فرزند شیرخوارشان اسماعیل به وادی مکه رسیدند، با راهنمایی جبرئیل در جایگاه کنونی حجر مستقر شدند. سپس هاجر و اسماعیل، همراه با گوسفندانشان، در همین مکان و در سایبانی که با چوب درخت ساختند، سکونت گزیدند؛(4) ازاین رو، در برخی احادیث از این مکان با عنوان "بیت اسماعیل" یاد شده است.
بنا بر احادیث و منابع تاریخی، هاجر پس از وفات، در این مکان دفن شد. اسماعیل(علیه السلام) برای آن که قبر مادرش زیر پای مردم قرار نگیرد، آن را بالا آورد و اطرافش را محصور کرد.(5)
حضرت اسماعیل نیز، پس از وفات، در همین مکان به خاک سپرده شد. طبق روایات این مکان محل دفن تعدادی از پیامبران الهی هم می باشد.
بنابراین احتمالاً علت نیم دایره بودن این مکان این می باشد که حضرت اسماعیل(علیه السلام) برای آن که قبر مادرش زیر پای مردم قرار نگیرد، آن را بالا آورد و اطرافش را محصور کرد.
دیدگاه غالب در فقه امامی (و نیز اهل سنّت) این است که طواف ‌کننده باید حجر اسماعیل را در محدوده طواف خود قرار دهد؛ یعنی، از بیرون حجر اسماعیل طواف کند وگرنه طوافش حتی اگر بر روی دیوار حرکت کرده باشد باطل بوده و اعاده آن واجب است.

پی نوشت ها:
1. کلینى، محمد بن یعقوب‌، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج4، ص525.
2. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، نشر مشعر، هشتم، تهران، 1386ش، ص97.
3. مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیثٰ 1377ش، ص199.
4. ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت، 1403ق، چاپ افست قم، 1369ش، ج1، ص54.
5. ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، [بی تا]، ج1، ص6.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: