بنی اسرائیل و باب حطّه

image: 
باب حطه چیست؟

باب حطه در بنی اسرائیل چه بود؟

باب «حطه» نام دری است که بنی اسرائیل پس از ماجرای سرگردانی در سرزمین تیه باید از آن عبور می‌کردند. آنان هنگام ورود به سر زمین مقدس به امر خداوند برای آمرزش گناهان خود با گفتن کلمه «حطه» باید از این در می‌گذشتند. در برخی از روایات امام علی (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) به این درب تشبیه شده‌اند چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «مَثَل اهل بیت من در میان شما، مانند کشتی نوح( علیه السلام) است؛ هر که بر آن سوار شود، نجات می‌ یابد و هر که سوار نشود، از بین می‌ رود... هم چنین اهل بیت (علیهم السلام) چون باب حطه‌ اند که هر که از آن وارد شود؛ نجات ‌یافته و کسی که از آن داخل نشود؛ هلاک می‌ شود.»(1) براساس نقل قرآن هنگامی که بنی اسرائیل قصد ورود به یکی از شهرهای سرزمین مقدس را داشتند به امر خداوند باید از دروازه‌ ای مشخص وارد می‌ شدند و کلمه «حطه» را بر زبان جاری می‌ کردند. چنان که قرآن کریم می فرماید: «وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنین»؛ و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم: «در این شهر (بیت المقدس) وارد شوید؛ و از نعمت هاى فراوان آن، از هر جا مى خواهید بخورید؛ و از در (بیت المقدس) با خضوع و خشوع واردد گردید! و بگوئید: «خداوندا گناهان ما را بریز!» تا خطاهاى شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشترى خواهیم داد.(2) ترکیب دو واژه «باب حطه» در قرآن نیامده است، اما در روایات نام این دروازه «باب حطه» خوانده شده است. بیشتر مفسّران حتى مفسرانى كه قریه را شهر «أریحا» گفته‌ اند «الباب» را اشاره به یكى از درهاى بیت المقدس مى‌ دانند. کلمه حطه که به احتمال زیاد از واژگان عربى است به معنای تنزل مقام، برداشتن بار و سنگینى تكلیف یا گناه از دوش انسان است.(3) بنا بر این، خداوند متعال براى امتحان بنی اسرائيل دستور مى دهد كه از درى مخصوص وارد بيت المقدس شوند و به هنگام ورود، فروتنانه، سجده كنان و در حالى كه طلب مغفرت مى كنند داخل شوند. اما بنی اسرائيل فرمان الاهى را به مسخره و استهزاء گرفته و به خلاف آن، از پشت وارد شدند و به جاى «حطّة» كه به معناى طلب مغفرت و آمرزش است، واژه "حنطة" را بر زبان جارى مى كردند و در نهايت در اين امتحان مردود شدند.(4)

پی نوشت ها:

1. شیخ طوسی، الامالی، ص 60، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق

2. بقره / 58.

3. مجدالدین الفیروزآبادی، القاموس المحیط، دارالکتب العلمیه، ج‌۲، ص ۸۹۴و ۸۹۵ .

4. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مکتبة الاعلام الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۹ق.، ج‌۱، ص‌۲۶۳‌--۲۶۴۴.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید