گرفتاری های زیاد

image: 
چرا گاهی یک خانواده به طور مداوم دچار مصیبت، بلا و بیماری می شوند؟ آیا این عذاب الهی به خاطر گناهان آنان است؟ راه حلی برای کم شدن این نوع بلاها وجود دارد؟

چرا گاهی یک خانواده به طور مداوم دچار مصیبت، بلا و بیماری می شوند؟ آیا این عذاب الهی به خاطر گناهان آنان است؟ راه حلی برای کم شدن این نوع بلاها وجود دارد؟

مصائب و مشکلات در دنیا یک امر کاملا طبیعی ست. همه ما هر کدام به نحوی درگیر مسائل بزرگ و کوچکی هستیم که راحتی و آسایش را از ما می گیرند و این خاصیت دنیاست. طبق فرموده امام صادق علیه ‏السلام، راحتی در دنیا محال است. ایشان خطاب به اصحاب خود فرمود: "لا تَتَمَنَّوُا المُستَحیلَ؛ چیزهاى محال را آرزو نكنید." اصحاب با تعجب پرسیدند: «چه كسى محال را آرزو مى ‏كند؟» حضرت با صراحت فرمود: "أنتُم ، ألَستُم تَمَنَّونَ الرّاحَةَ فِی الدُّنیا؟؛ شما، آیا آرزوى آسودگى [مطلق] در دنیا ندارید؟ اصحاب گفتند: آرى. آن گاه حضرت فرمود: "الرّاحَةُ لِلمُؤمِنِ فِی الدُّنیا مُستَحیلَةٌ؛ آسودگى [مطلق] در دنیا براى مؤمن، محال است." (۱) منشاء مشکلات انسان در دنیا مختلف است. خیلی اوقات انسان خودش منشاء به وجود آمدن برخی مشکلاتش است. بی تدبیری و عدم تصمیم گیری درست در یک مسئله کوچک، ممکن است در دراز مدت او را گرفتار مشکلات بززگ نماید.یا گناه و معصیت الهی که آثار وضعی خاص خودش را دارد و انسان را پیچیده در مشکلات خواهد کرد. و دوری از ذکر و یاد خدا، به تصریح قرآن انسان را دچار زندگی سخت و نکبت بار می کند. طبق فرموده قرآن،‌ سختی ها و فشارها برای توجه دادن به انسان است. «...فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ» (۲) ... و آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم تا به زارى و خاكسارى درآيند. در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمودند: «خداوند متعال فرمود به عزت و جلال خودم سوگند من بنده خود را گرفتار مى‌‏کنم تا مرا بخواند و صداى او را بشنوم؛ اما کافر هر چه بخواهد مى‌‏دهم تا فریاد او را نشنوم.» (۳) انسان وقتی دچار مشکل و ناراحتی می شود، به درگاه خداوند زاری و دعا کرده و به او نزدیک می شود. همین دعا تضرع، عبادت و به تصریح روایات هسته و اصل عبادت است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: « الدعا مخ العباده؛ دعا مغز عبادت است.» (۴) زندگی دنیوی، طوری ست که انسان به هرحال مشغول امور مادی شده و از خدا غافل می ماند؛ درحالیکه هدفِ خلقت، چیز دیگری ست؛ و انسان آفریده شده که به لقاءالله برسد. وسیله ی رسیدن به این هدف، عبادت است و حقیقتِ عبادت هم چیزی جز توجه قلبی به بارگاه ملکوتی پروردگار و دعا کردن نیست. گاهی تنها فاصله ما با رفع مشکلات "یک دعای خالصانه" است. حقیقتِ دعای خالصانه، توجه قلبی انسان به پروردگار عالم، و نوعی معراجِ روحی ست. دعا کردن به درگاه پرودگار بدین معنی ست که انسان خودش را مالک و صاحب اراده مستقل در برابر خداوند ندانسته و تمام وجودش را از آن خدا بداند؛ و از روی اختیار، در مقابل پروردگارش به این عبد بودنش اعتراف کند. همین حالت قلبی و اظهار ذلت در مقابل عظمت بیکران الهی ست که او را به کمال می رساند. توجه به این نکته ضروری ست که این اظهار بندگی و تضرع، هیچ نفعی برای پروردگار عالم نداشته و اینطور نیست که او از عبادت ما لذت برده یا منتفع شود. بلکه دعا و تضرع، نوعی عبادت است که منجر به سعادت خود انسان خواهد شد. در حقیقت این ما هستیم که با عبادت و اطاعت از او، خودمان را به یک منبع بی پایانِ فیض و کمال وصل کرده و تکیه گاه پیدا می کنیم. در جای جای قرآن به این مسئله اشاره شده که تمام عبادت ها و عرض نیازها به درگاه خداوند، به نفع خود ماست و خداوند نیازی ندارد: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ » (۵) کسى که عمل صالحى به جا آورد ، به سود خود به جا آورده است، و کسى که کار بدى انجام دهد ، به زیان خود او است. سپس همه شما به سوى پروردگارتان باز می‌گردید. «إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ...» (۶) ما اين كتاب را براى [رهبرى] مردم به حق بر تو فروفرستاديم پس هر كس هدايت ‏شود به سود خود اوست و هر كس بيراهه رود تنها به زيان خودش گمراه مى ‏شود ... «... وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» (۷) ... و هر كه كفر ورزد يقينا خداوند از جهانيان بى ‏نياز است. «وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» (۸) و هر كه بكوشد تنها براى خود مى ‏كوشد زيرا خدا از جهانيان سخت بى ‏نياز است. پس یکی از مهمترین دلائل مشکلات و مصیبت هایی که در دنیا به انسان می رسد، توجه دادن به انسان است. انسانی که متوجه به خدا شود، هم نسبت به گناه و نافرمانی او بیشتر مراقبت می کند و هم به عبادت و نزدیک کردن خودش به او تلاشش بیشتر خواهد شد؛ در نتیجه به سعادت و کمال خواهد رسید که اصل هدف از خلقت انسان همین رسیدن به سعادت و کمال است. در عین حال دعاها و اذکاری هم هست که برای رفع گرفتاری و مشکلات توصیه شده؛ برای نمونه امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند: «قُلْ عندَ كلِّ شِدّةٍ : «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلاّ باللّهِ العليِّ العظيمِ» تُكْفَها؛ هنگام هر سختى و مشكلى بگو: «لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه العلىّ العظيم»، تو را كفايت مى كند.» (۹) همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «من قالَ بَعدَ صَلاةِ الصُّبحِ قَبلَ أن يَتَكَلَّمَ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، لا حَولَ ولاقُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ العَلِيِّ العَظيمِ» يُعيدُها سَبعَ مَرّاتٍ ، دَفَعَ اللّهُ عَنهُ سَبعينَ نَوعاً مِن أنواعِ البَلاءِ؛ هر كس پس از نماز صبح و پيش از آن كه با كسى سخن بگويد، هفت بار بگويد «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ»، خداوند هفتاد گونه بلا را از او دفع كند.» (10) «صدقه» نیز از سفارشات اسلام است و علاوه بر اینکه برای پیشگیری از گرفتاری و دور کردن بلاهای مقدر شده، بسیار مؤثر است برای خلاصی از بلا نیز مورد سفارش قرار گرفته است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: تَصَدَّقوُا وَ دَوُوا مَرْضَاکُمْ بِالصَّدَقَةِ فَاِنّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ عَنِ الْاَعْرَاضِ وَ الْاَمْرَاضِ وَ هِیَ زِیَادةٌ فِی اَعْمَارِکُمْ وَ حَسَنَاتِکُمْ؛ صدقه بدهید و بیماران خود را با صدقه درمان کنید؛ زیرا صدقه، از پیشامدهای ناگوار و بیماریها جلوگیری می کند و بر عمر و حسنات شما می افزاید.» (۱۱)

پی نوشت ها:

۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 4، ص 549.

۲. سوره انعام، آیه ۴۸.

۳. محمدی ری شهری، محمد، نهج الدعاء، مترجم شیخی، حمیدرضا، نویسنده افقی، رسول، انتشارات دارالحدیث، قم، 1389، ج 1، ص 652.

۴. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 4، ص 14.

۵. سوره جاثیه، آیه ۱۵.

۶. سوره زمر، آیه ۴۱.

۷. سوره آل عمران، آیه ۹۷.

۸. سوره عنکبوت، آیه ۶.

۹.محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 2، ص 68.

۱۰. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه احادیث پزشکی، مترجم صابری، حسین، انتشارات دارالحدیث، قم، 1385، ج 1، ص 490.

۱۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 6، 220.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: