معنای «کریم الصفح»

image: 
کریم الصفح به چه معناست؟ در چه مواقعی این نام و صفت خداوند، خوانده می شود؟

کریم الصفح به چه معناست؟ در چه مواقعی این نام و صفت خداوند، خوانده می شود؟

خداوند منان در قرآن کریم می فرماید: «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ»؛ ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم، و ساعت موعود ( قیامت ) قطعا فرا خواهد رسید، از آنها (دشمنان) به خوبی صرف نظر کن (و آنها را به نادانی هایشان ملامت ننما).(1) در «مفردات» راغب، ذیل کلمه «صفح» گفته است (صفح هر چيزى) پهنا و كناره آن است، مانند صفحه صورت، صفحه شمشير و صفحه سنگ، و نيز صفح به معناى ترك مؤاخذه است، مانند عفو، و ليكن از عفو بليغ تر و رساتر است؛ و لذا در قرآن كريم هر دو، پهلوى هم آمده و فرموده: «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّي يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلي‏ کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ»(2)، چون گاهى مى شود كه انسان عفو مى كند ولى صفح نمى كند، و اين كلمه در چند جاى قرآن آمده، مانند: «فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»(3) و «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ»(4) و یک معناى اضافى در صفح هست که عبارتست از: روى خوش نشان دادن، پس معناى "صفحت عنه" اين است كه علاوه بر اين كه او را عفو كردم روى خوش هم به او نشان دادم، و يا اين است كه من صفحه روى او را ديدم در حالى كه به روى خود نياوردم، و يا اين است كه آن صفحه اى كه گناه و جرم او را در آن ثبت كرده بودم ورق زده و به صفحه ديگر رد شدم و اين معنا از ورق زدن كتاب اخذ شده، گويا كتاب خاطرات او را ورق زده است. و در جمله «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ ۖ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ»(5) خداى تعالى به پيامبرش ‍ دستور مى دهد كه از كفر هر كس كه كفر ورزيده غمگين نشود و غم و اندوه خويش را تخفيف دهد، هم چنان كه در آيه: «وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ ۚ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ»(6) همين دستور را داده، و كلمه مصافحه به معناى ماليدن كف دست به دست ديگرى است.(7)

پی نوشت ها:

1. حجر/ 85.

2. بقره/ 109.

3. زخرف/ 89 .

4. حجر/ 85.

5. همان.

6. نحل/ 127.

7. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 12، ص 280؛ راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص 486.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید