بهجت بودن حضرت علی(ع)

image: 
در روایات، بهجت به عنوان یکی از ویژگی های امیرالمومنین(علیه السلام) و شباهت های او به حضرت سلیمان(علیه السلام) معرفی شده است. این ویژگی حضرت به چه معنا است؟

در روایات، بهجت به عنوان یکی از ویژگی های امیرالمومنین(علیه السلام) و شباهت های او به حضرت سلیمان(علیه السلام) معرفی شده است. این ویژگی حضرت به چه معنا است؟

بهجت به معنای خوشرنگی(1) طراوت و تازگی(2) و سرور و شادمانی(3) آمده است. با توجه به معنای لغوی بهجت، آن را هم میتوان خصوصیتی ظاهری و هم خصیصه ای باطنی دانست. نمود ظاهری آن در شادابی و خوشرنگی چهره و نمود باطنی آن به گشادگی و شادی قلبی است. در ادعیه و روایات(4) بهجت از اوصاف خداوند متعال عنوان شده است و البته مراد معنایی از بهجت است که مستلزم تغییر و تشبیه به خَلق نباشد. در برخی از روایات نیز قرآن،(5) حضرت زهرا سلام الله علیها(6) و امام رضا علیه السلام(7) توصیف به بهجت شده اند. در هر یک از انبیای الهی به حسب اختلاف مراتب و شرایط زمانی و مکانی فضیلتی از فضائل نمود و ظهور بیشتری پیدا کرده است. مثل سخاوت در حضرت ابراهیم(علیه السلام)، زهد در حضرت ایوب(علیه السلام)، بهجت در حضرت سلیمان(علیه السلام) و ..... در منابع دینی حضرت علی(علیه السلام) میراث دار فضائل انبیاء(علیهم السلام) معرفی شده است. آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری در روایتی(8) از نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) بهجت امیر المومنین(علیه السلام) به بهجت حضرت سلیمان(علیه السلام) تشبیه شده است. بهجت و ابتهاج از حالات عرفانی و مقامات سلوکی است. ابن سینا در نمط نهم اشارات، عارف را گشاده رو، خوش برخورد و خندان می شناساند.(العارف هش بش بسام). بهجت و ابتهاج تام در هنگام تصور حضور ذات معشوق به عاشق دست می دهد.(9) بنابراین، چنین شادی و سروری منشأ الهی ـ نه مادی ـ دارد و از مشاهده جمال جمیل حق و عشق به او حاصل می شود. برای دیدن توضیحات بیشتر در این باره به این لینک(10) مراجعه کنید.

پی نوشت ها:

1. راغب اصفهانی، حسین بن محمد(502ق)، مفردات الفاظ قرآن، بیروت، دارالقلم، ص148.

2. فراهیدی، خلیل بن احمد(175ق)، العین، قم، نشر هجرت، ج3، ص 394.

3. طریحی، فخر الدین بن محمد(1087ق)، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ج2، ص279.

4. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج86، ص319.

5. همان، ج2، ص8.

6. همان، ج23، ص143

7. همان، ج99، ص53.

8. همان، ج39، ص37.

9. طوسي، نصيرالدين محمد، شرح اشارات، قم، نشر البلاغه، اول 1375 ش، ج 3، ص 360. 10.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: