امکان رفتن به ماه از منظر قرآن

image: 
امکان رفتن به ماه از منظر قرآن چگونه است؟

طبق آیات قرآن آسمان دنیا پایین ترین اسمانها بوده که با ستارگان تزئین شده و از هر نفوذی حفظ شده است.[1] از طرفی در زبان عربی به هر نفوذ کننده ای شیطان گفته می شود. در جای دیگر گفته است آسمان را هفت طبقه خلق کرده و ماه و خورشید را در بین آنها قرار داده است[2]. یعنی در طبقه ای غیر از آن طبقه ای که دیگر ستارگان هستند؛ لازمه این حرف این است که ما برای رفتن به ماه باید از ستارگان عبور کنیم. از طرفی از انجا که عبور و نفوذ به آسمان اول غیر ممکن است؛ رفتن به ماه اصلا غیر ممکن است
اول : قرآن کریم فرموده است نور ماه و خورشید در میان طبقات آسمان است. نه اینکه خود ماه و خورشید در همه طبقات باشد. وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا.و ماه را در ميان آنها(طبقات آسمانها) مايه روشنائي، و خورشيد را چراغ فروزاني قرار داد[3]. آیا وقتی میگوییم خورشید خانه های ما را روشن میکند معنایش این است که خورشید در داخل خانه های ما است؟ دوم : معنای ذکر شده برای شیطان هیچ مدرکی ندارد. و در کتب واژه نامه ها معنای دیگری برای ان گفته شده است. و الشيطان: فيعال من شطن، أي: بعد. شیطان از ریشه شطن است و به معنای دور شدن.[4] و الشيطان: معروف، و كل عات متمرد من الجن و الإِنس‏. معنای شیطان معروف است؛ یعنی هر متکبر متمرد و نافرمان از جن و انس[5]. واژه شیطان و مشتقاتش حدود 88 بار در قرآن به رفته است که تقریبا در تمام موارد در مورد مخالفان و دشمنان حق به کار رفته است. و از نظر مصداقی در اکثر موارد ابلیس مورد نظر است و در برخی موارد به انسانهای شریر گفته شده است. پس به هر نفوذ کننده ای شیطان گفته نمیشود؛ بلکه به متمردین و دور شدگان (از رحمت و حق) شیطان گفته مییشود. سوم : خداوند متعال راه نفوذ هر شیطانی را نیز نبسته است؛ زیرا ( طبق آیه : إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِين. مگر آن كس كه استراق سمع كند كه «شهاب مبين» او را تعقيب مى‏كند[6]‏. و آیه إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِب‏. مگر آنها كه در لحظه‏اى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مى‏كند[7].) شیاطینی که برای استراق سمع و اطلاع یافتن از انچه در ملکوت میگذرد اقدام کنند؛ راه نفوذشان بسته شده است. پس طبق قران کریم هر گاه موجودی شریر و مخالف حق بخواهد از اسرار ملکوت آگاهی پیدا کند؛ از ان عرصه رانده خواهد شد. ولی برای غیر آنها هیچ مانعی وجود نخواهد داشت. از طرفی برای رفتن به ماه لازم نیست همه مناطقی را که نور ماه به انها میرسد طی کرد، همانگونه که برای رسیدن به یک لامپ نورافکن لازم نیست از همه نقاطی که نور به آنها میرسد عبور کرد. سوال : چرا در آیه 15 سوره نوح "وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجا" کلمه "فیهن" در کنار "قمر" امده است ولی در کنار "شمس" نیامده است؟ جواب: در این آیه جمله "جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجا"؛ بر جمله "" با حرف "واو" عطف شده است. واژه "فیهن" از جمله دوم به خاطر عطف؛ حذف شده است. اصل جمله این بوده است : وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً و جَعَلَ الشَّمْسَ فِيهِنَّ سِراجا" . البته این آیه یکی از معجزات قرآن کریم است، زیرا ماه را نور و خورشید را سراج معرفی کرده ؛ و جهتش این است که سراج به چیزی گفته میشود که نورش از خودش باشد. و ماه با وجود اینکه نورانی هست ولی نورش از خودش نیست.

-------------------------------------------------------------------------

[1] –فصلت (41)، آیه 12. و ملک (67)، آیه 5.

[2] – نوح (71)،آیه 14 و 15.

[3] - نوح (71)،آیه 15.

[4] – فراهیدی، خلیل بن احمد / العین / ج6 ص237.

[5] – ابن منظور، محمد بن مکرم / لسان العرب / ج13 ص237.

[6] – حجر (15)، آیه 18.

[7] – صافات (37)، آیه10.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید