مبانی حکومت (منشأ حاکمیت، رسول و امام، ولایت فقیه و...)

image: 

یه سوالی داشتم چرا امام زمان موقع غیبت برای خودش جانشینی انتخاب نکرد(این همه دردسر هم نداشتیم ) یه نفر را می گفت ما هم از اون پیروی می کردیم دیگه در واقع مبانی حکومت (منشأ حاکمیت، رسول و امام، ولایت فقیه و...) چيست ؟
در باب حکومت اسلامی و شکل امروزی آن یعنی ولایت فقیه موضوعاتی اساسی وجود دارد که بدون توجه به آن ها درک درستی از حکومت و ولایت نخواهیم داشت و در جاهایی مثل کسی که آدرس را اشتباه رفته است به مشکل بر می خوریم. یکی از این نکات اساسی بعد از معنا و مفهوم ولایت منشأ آن است. در باره معنای ولایت در اینجا منظور ما همان صاحب اختیاری و سرپرستی و حکومت است. در باره منشأ آن با استدلال عقلی و به استناد آیات و روایات اثبات مي شود که هر نوع ولایت و صاحب اختیاری ناشی از ولایت مطلقه خداوند متعال است. در استدلال عقلی بيان مي شود که خداوند خالق و حاکم جهان و انسان است. غیر از او هیچ کس حق جاکمیت و ولایت بر دیگری را ندارد. پس طبق دیدگاه توحیدی فقط خداست که بر همه ولایت دارد و اوست که این ولایت را به بنده ای برگزیده از بندگانش می سپارد. در استناد به قرآن آیات شریفه بسیار و روایاتی وجود دارند که حاکمیت را مخصوص خدا و رسولان او می داند. از جمله این آیات آیه "ان الحکم الا لله"، "انما ولیکم الله و رسوله ..."، "وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً ..." و ... و نيزروایت "إِنَ اللهَ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَتْرُكَ الْأَرْضَ بِغَيْرِ إِمَامٍ عَادِل" (کافی ج1 ص178)، "اتَّقُوا الْحُكُومَةَ فَإِنَّ الْحُكُومَةَ إِنَّمَا هِيَ لِلْإِمَامِ ..." (کافی ج7 ص 406) در اين باب وجود دارد . این نکته ناگفته نماند که لازم نیست رسول و ولی خدا شخصاً عهده دار امور اجرایی یک قوم یا یک کشور شود بلکه باید همه امور زیر نظر او و از طرف او باشد. یعنی اگر شخصی به عنوان پادشاه یا رئیس جمهور یا فرمانده یا هر عنوان دیگر عهده دار امور اجرایی می شود باید از طرف ولی خدا عهده دار شود و خود را مأمور او بداند. در باره ولایت فقیه ضمن استناد به مبنای مستدل عقلی یعنی توحیدی و دائمی بودن حکومت الهی و اسلامی تا قیامت به آیات و روایاتی برميخوريم که از جمله آن ها ست: "إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ" (مائده 44). این آیه نشان می دهد که "احبار" یعنی علماء در حکومت بر اساس کتاب خدا همردیف و جانشین پیامبران و اوصیاء آنان هستند. "وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ" (توبه 122). به حکم این آیه فقها یعنی کسانی که در دین تفقه کرده اند مأمور هدایت مردمند. و میدانیم که هدایت مردم بدون حکومت ممکن نیست زیرا اکثر احکام دین اجتماعی و حکومتی است. و نیز آیات پرهیز از پذیرش حکومت طاغوت که مطلق حکومت های غیر الهی است و نیز پرهیز از تسلط کافران و غیره همه دال بر لزوم حکومت فقیه عادل و جامع الشرایط است. از جمله روايات در اين باب مي توان به روايت ذيل استناد نمود: کافی ج1 ص 178: زمین هیچگاه از حجتی که حلال و حرام را بشناسد و مردم را به راه خدا دعوت کند خالی نیست. همان: خدا اجل و اعظم از آن است که زمین را بدن امام عادل رها کند. روایت مشهور: هرکه بدون امام بمیرد به مرگی جاهلی مرده است. از حکومت کردن بپرهیزید که مخصوص امام عالم و عادل بین مسلمین است (وسايل الشيعة ج27 ص17, من لا يحضره الفقيه ج3 ص 5). در رخدادها به روات احادیث ما مراجعه کنید که آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم (وسایل الشیعة ج 27 ص140). وروایات متعددی که اهل قم در عصر غیبت حجت خدا بر مردم جهان هستند و آنان فقها و علما و اهل روایت و درایتند ... (بحار الانوار ج57 ص 217). روایت مقبوله عمربن حنظله که در آن نصب فقیه جامع الشرایط برای حکومت و قضاوت از طرف امام صورت گرفته است: من كان منكم ممن قد روى حديثنا ، ونظر في حلالنا وحرامنا ، وعرف أحكامنا ، فليرضوا به حكماً ، فاني قد جعلته عليكم حاكما ، فاذا حكم بحكمنا فلم يقبل منه ، فانما استخف بحكم الله ، وعليه رد ، والراد علينا الراد على الله ، وهو على حد الشرك بالله... (وسایل ج27 ص137). روایت ابی خدیجه: ... مردی از بین خودتان که حلال و حرام ما را شناخته داور قرار دهید. من او را قاضی بر شما قرار دادم. و هرگز مبادا دعوایتان را به نزد سلطان غاصب ببرید. (وسیل الشیعه ج 27 ص 139) روایت نبوی: خدایا به جانشینان من رحم کن. عرض شد جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود کسانی که بعد از من می آیند و حدیث و سنت مرا روایت می کنند. (همان).

لينك بحث اصلي : http://www.askquran.ir/showthread.php?t=23743&page=9

موضوع: