چگونه می توان روایات جعلی را از غیر جعلی تشخیص داد؟

image: 
چگونه می توان روایات جعلی را از غیر جعلی تشخیص داد؟ دو راه کلی وجود دارد: 1- بررسی سندی احادیث (که با دانش رجال صورت می گیرد( 2- بررسی متنی و محتوایی احادیث (که با دانش درایه و فقه الحدیث صورت می گیرد( بررسی سندی احادیث: در علم رجال حال تک تک روات حدیث (با توجه به کتب معتبر رجال و مجموعه احادیث نقل شده راوی) مورد بررسی قرار می گیرد و سپس با بررسی مجموعه سند، آن حدیث از حیث سندی در یکی از این تقسیم بندی های کلی قرار می گیرد: خبر واحد یا متواتر؛ خبر واحد هم در یک تقسیم بندی بر چهار گونه است: صحیح، موثق، حسن و ضعیف. توضیح کوتاهی درباره این چهار قسم: صحیح: سندی که تمام سلسله راویان سند امامی عادل و ضابط بوده و سند به معصوم منتهی گردد. موثق: سندی که حداقل یک نفر از سلسله راویان سند، غیر امامی توثیق شده باشد و سایر افراد سند امامی عادل ضابط باشند و سند به معصوم منتهی گردد. حسن: سندی که حداقل یک نفر از سلسله راویان سند، امامی ممدوح توثیق نشده باشد و سایر افراد سند امامی عادل ضابط باشند و سند به معصوم منتهی گردد. ضعیف: سندی است که اعتبار آن از جهت اوصاف راویان ثابت نشده باشد. احادیث ضعیف به یک معنا احادیثی هستند که به تنهایی قابل اعتماد نیستند و نمی توان به آنها تمسک نمود؛ البته ممکن است ضعف سندی برخی احادیث با قرائن دیگر (مثلا شهرت فتوایی) برطرف شود اما به تنهایی قابل اعتماد و تمسک نیستند. احادیث جعلی بخشی از احادیث ضعیف محسوب می شوند ، نه همه آنها؛ یعنی همه احادیث ضعیف جعلی نیستند اما همه احادیث جعلی ضعیفند. بررسی متنی و محتوایی احادیث: قوت و درستی سند تنها یکی از شیوه ها و قرینه ها ی اعتبار یا بی اعتباری حدیث است، بخش دیگر کار در بررسی متن حدیث صورت می گیرد؛ یعنی روایات را باید از جهت متنی هم مورد بررسی و دقت قرار داد چرا که گاهی روایتی صحیح السند است اما علما و فقها به متن آن عمل نمی کنند چون متن حدیث مخالف صریح آیات یا روایات صحیح دیگر است. بررسی متنی و محتوایی روایات با استفاده از علم درایة و فقه الحدیث صورت می گیرد. معیارهای بررسی متنی و محتوایی احادیث: البته میزان هایی برای کشف درستی محتوای احادیث از جهت فقه الحدیثی هم ارائه شده مانند: عرضه حدیث بر قرآن، عرضه حدیث مشکوک بر سنت قطعیه و دیگر احادیث معتبر، عرضه حدیث بر قطعیات تاریخی و ... به عنوان نمونه: ُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَا تُصَدِّقْ عَلَيْنَا إِلَّا مَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّه (وسائل‏الشيعة/ج 27 /ص 123)؛ از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) روایت شده که فرمودند: احادیثی که از ما نقل می شود را نپذیرید مگر اینکه مطابق قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد. احادیث بسیاری در این باره در وسائل‏الشيعة / ج 27 / ص 106 (بَابُ وُجُوهِ الْجَمْعِ بَيْنَ الْأَحَادِيثِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ كَيْفِيَّةِ الْعَمَلِ بِهَا) وارد شده است. جهت مطالعه بیشتر: احادیث جعلی بخشی از احادیث ضعیف محسوب می شوند ، نه همه آنها. احادیث جعلی را اصطلاحا «الموضوع» یا «الاحادیث الموضوعة» می نامند (یعنی حدیثهای ساختگی)؛ که بدترین نوع احادیث ضعیف است. کتابهایی هم با این عنوان (یا عنوانی شبیه آن) نوشته شده و برخی احادیث جعلی در آن گردآوری شده مانند: «الاحادیث الدخیلة» اثر استاد محمد تقی شوشتری یا «الموضوعات» اثر ابوالفرج بن الجوزی (508-897ق) ، «اللئالیء المصنوعة فی الاحادیث الموضوعة» اثر جلال الدین سیوطی (849-911ق) ، «الدر الملتقط فی تبیین الغلط» اثر حسن بن محمد معروف به صاغانی (577- 650 ق( با توجه به اطلاعاتی که از روات در کتب رجالی معتبر موجود است، می توان بخشی از وضاعان حدیث و جاعلان آن را شناسایی کرد چرا که به این افراد نوعا در کتب رجالی اشاره شده و به عنوان وضاع حدیث معروف و مشهور گشته اند مثل مغیرة بن سعید که در روایت امام صادق (ع) به عنوان شخصی که از حدیث جعل می کرد و به امام باقر (ع) نسبت می داد معرفی شده (رجال کشی/ج1/ص228( در کتب رجالی اینگونه افراد با عباراتی شبیه: غال (=غلو کننده)، کذاب )= بسیار دروغگو)، وضاع للحدیث (= کسی که حدیث جعلی درست می کند) و مانند آن معرفی شده اند.
موضوع: