معصومین بعد از مرگ می شنوند؟

image: 
معصومین بعد از مرگ می شنوند؟

قرآن کریم در آیه 80 سوره نمل می فرماید: «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ». در این آیه خداوند به صراحت به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) می فرماید نمی توانی صدایت را به مردگان برسانی. پس چرا ما با امامان در حرم صحبت می کنیم و حاجت می خواهیم؟ آنها که عالَمشان را عوض کرده اند چگونه می شنوند؟

در قرآن کریم آیه ی ای که بیانگر نفی شنوایی اموات بوده باشد وجود نداشته و این آیه نیز بیانگر نفی شنوایی از اموات نیست؛ بلکه مراد از این آیه و آیات نظیر آن (1) عدم اثر بخش بودن هدایت نسبت به کفار است؛ لذا در این آیه مراد از «اموات» معنای حقیقی آن نبوده؛ بلکه مراد از این لفظ معنای مجازی آن یعنی کفار بوده و وجه شبه نیز در انتفاع از سماع و شنوایی است؛ نه مطلق سماع و شنوایی.
همچنین شنوا بودن انبیاء و اولیای صالحین بر اساس ظواهر قرآن و نصوص قطعی روایی بیانگر حیات و آثار آن همچون شنوایی آنان است، بر این اساس توسل به اولیای الهی اثر بخش بوده و امری بی فایده و لغو نخواهد بود.

توضیح:
الف) مفسرین اهل سنت در تبیین آیات فوق، «موتی» و «من فی القبور»؛ را به واسطه‌ ی قراین موجود در کلام وحی، حمل بر معنای مجازی آن نموده و معتقدند در این آیات مراد از «موتی» و «من فی القبور» کفار می‌ باشد؛ همچنان که طبری(م310هـ)(2) ابن­ کثیر(م774هـ)(3) ابن حجر(م852هـ)(4) سیوطی(م911هـ)(5) و دیگران... بدین امر تصریح نموده ­اند. در تعلیل حمل «اموات» و «من فی القبور» بر معنای مجازی آن یعنی: «کفار» دلائلی ذکر شده که یکی از آنان عبارت است از:
تقابل میان سماع منفی و سماع مثبت:
در این آیات خداوند متعال مردم را در پذیرش هدایت و عدم آن به چهار گروه تقسیم نموده است:
گروه اول: گروه مردگان که هیچ حقیقتی را درک نمی‏ کنند؛ هرچند در ظاهر زنده ‏اند: «فإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى».
گروه دوم: گروه ناشنوایان که آمادگی شنیدن سخن حق را ندارند: «وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ».
گروه سوم: گروهی که از دیدن چهره‌ ی حق محرومند: «وَمَا أَنْتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ».
گروه چهارم: مؤمنان راستین که دل‌هایی دانا، گوش‌ هایی شنوا و چشمانی بینا دارند: «إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ».(6)

چنان‌ که دیده می ‏شود، قرآن برای فهم بیش‌ تر مخاطبین، از روش تشبیه معقول به محسوس استفاده کرده و کافران را در عدم پذیرش حق، به مردگان و ناشنوایان تشبیه نموده تا حقیقت حال آنان بیشتر روشن گردد. در مقابل، قرآن شنیدن را صرفاً مخصوص مؤمنان دانسته و می‌ فرماید: «تو جز كسانى را كه به نشانه ‏هاى ما ايمان آورده ‏اند و مسلمانند، نمى ‏توانى بشنوانى».
بسیاری از مفسرین و شارحین حدیث در تبیین آیه­ ی شریفه، علاوه بر آن که «اموات » و «من فی القبور» را حمل بر معنای مجازی آن یعنی: «کفارمرده دل» نموده(7) ، وجه شبه در این تشبیه را در عدم بهره مندی و سودمندی هدایت دانسته و بیان نموده‌ اند کفار ازآن جهت به مردگان نهفته در قبر تشبیه شده ­اند که آنان به دعوت پیامبر(صلی الله علیه وآله) پاسخ مثبت نمی‌ دهند و دعوت و انذار سودی را متوجه آنان نمی‌ سازد.
بدیهی است که نفی چنین شنوایی ای در حق اموات مستلزم نفی شنوایی مطلق نخواهد بود؛ بلکه تنها شنوایی نافع از آن ها سلب شده است؛ چنان که «ابن تیمیه» امام سلفیه بدین امر تصریح نموده است.(8)

ب) همچنین در قرآن کریم ظواهر آیات متعددی بیانگر شنوایی اموات بخصوص بندگان برگزیده است که برخی از این آیات عبارتند از:

1. بشارت شهیدان به بازماندگان:
قرآن کریم بعد از آن که می‌ فرماید: «گروهى را كه در راه خدا كشته شده‌ اند، مرده مپنداريد، آنان زندگانند، كه نزد پروردگار خود روزى مى‌ خورند»، خوشحالی و بشارت آنان را ذکر نموده و می‌ فرماید: «فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون(9) از آن چه خدا از كرم خود به آنان داده است خوشحال و شادمانند به گروهى كه پشت سر آنان قرار دارند بشارت مى‌دهند كه براى آنان ترس و اندوهى نيست»
معناى روشن لفظ «يستبشرون» آن است که گفته شود: شهيدان به کسانی كه در دنیا هستند و هنوز به آنان ملحق نشده ­اند، مژده می­ دهند که (در جهان آخرت) هیچ ترس و اندوهی بر آنان نیست.

2. سخن گفتن حضرت صالح و شعیب(علیهما السلام) با قوم هلاک شده
یکی از آیاتی که بیانگر امکان ارتباط با اموات است، آيه ­ی مربوط به مذاكره­ی صالح و شعیب(علیهما السلام) با هلاك شدگان از قوم خویش مى‌ باشد. قرآن کریم در این رابطه می‌ فرماید:
«فَتَولّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَومِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالَةَ رَبِّى وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ الناصِحين»؛(10) پس [صالح‏] از ايشان روى برتافت و گفت: اى قوم من، به راستى، من پيام پروردگارم را به شما رساندم و خير شما را خواستم ولى شما خيرخواهان [و نصيحتگران‏] را دوست نمى‏ داريد»
«فَتَولّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَومِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّى وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوم كافِرينَ»؛(11) پس [شعيب‏] از ايشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، به راستى كه پيام هاى پروردگارم را به شما رسانيدم و پندتان دادم ديگر چگونه بر گروهى كه كافرند دريغ بخورم؟»
که ظاهر این آیات بیانگر مکالمه این دو پیامبر پس از هلاکت قومشان با آنان است.

ج) صریح بسیاری از روایات بیانگر شنوایی عموم اموات در محدوده قبرستان بوده؛ که در این میان اولیای الهی بر حسب جایگاه معرفتی خود دارای قدرت شنوایی خاص بوده که ما به یک روایت اشاره می کنیم:
«ابوبکر بزار»(م292هـ) از طریق: «عبدالله بن مسعود» از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل نموده که آن‌حضرت فرمودند: «إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً سَيَّاحِينَ يُبَلِّغُونِي عَنْ أُمَّتِي السَّلَامَ»؛ همانا برای خداوند ملائکه ­ی سیاری است که سلام امت مرا به من ابلاغ می‌نمایند.
و همچنین فرمودند: «حَيَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ تُحَدِّثُونَ وَنُحَدِّثُ لَكُمْ، وَوَفَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَمَا رَأَيْتُ مِنَ خَيْرٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهِ، وَمَا رَأَيْتُ مِنَ شَرٍّ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ»؛ حیات من برای شما خیر است؛ زیرا با من سخن می‌ گوئید و من نیز با شما سخن می‌ گویم. و وفات من نیز برای شما خیر است؛ زیرا اعمال شما بر من عرضه می‌ گردد؛ پس آن چه از خیر می‌ بینم خدا را بر آن شاکر هستم و آن چه از شر ببینم برایتان استغفار می‌ کنم»(12) 
که این روایت بیانگر عرضه ی خاص اعمال بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اشراف علمی آن حضرت نسبت به اعمال ما است. به همین میزان سایر اولیای الهی نیز بر حسب جایگاه خود از این امر برخوردار بوده؛ لذا توسل به آنان با چنین دیدگاهی که آنان وسایط فیض الهی اند بدون اشکال است.

جهت اطلاع از ابعاد مساله ی شنوایی اموات، ر.ک: پاسخ به شبهات وهابیت پیرامون سَماع موتی (شنیدن مردگان)،‌ حسن سعادت پرور،‌ انتشارات موسسه دارالاعلام، 1397.

پی نوشت ها:
1. فاطر(35)؛23-19.
2. الطبري، محمّد بن جرير، جامع البيان في تأويل القرآن، تحقيق: أحمد محمد شاكر، مؤسسة الرسالة، بي جا، چاپ اوّل، 1420 هـ.ق، ج3، ص309: «هذا مثل ضربه الله للكافر، فكما لا يسمع الميت الدعاء، كذلك لا يسمع الكافر».
3. ابن کثیر، تفسير القرآن العظيم، دار طيبة للنشر والتوزيع، ج6، ص210: «{إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} أَيْ: لَا تُسْمِعُهُمْ شَيْئًا يَنْفَعُهُمْ».
4. ابن حجر العسقلانی، فتح الباری، دار المعرفة - بيروت، 1379، ج2، ص234: «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى فَقَالُوا مَعْنَاهَا لَا تُسْمِعُهُمْ سَمَاعًا يَنْفَعُهُمْ».
5. السیوطی، الحاوی للفتاوی، دار الفكر للطباعة والنشر، بيروت-لبنان، ج2، ص211: «وَآيَةُ النَّفْيِ مَعْنَاهَا سَمَاعُ هُدًى ... لَا يَقْبَلُونَ وَلَا يُصْغُونَ لِلْأَدَبْ... فَالنَّفْيُ جَاءَ عَلَى مَعْنَى الْمَجَازِ فَخُذْ ... وَاجْمَعْ بِهِ بَيْنَ ذَا مَعَ هَذِهِ تُصِبْ».
6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، ج16، ص 500.
7. همه ­ی مفسّرین در این آیات معتقدند «موتی» در معنای مجازی خود «کفار» به کار رفته است. ر.ک: حسن سعادت پرور، پاسخ به شبهات وهابیت پیرامون سماع موتی، موسسه دارالاعلام، فصل چهارم.
8. ابن تیمیة، مجموع الفتاوی، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، المدينة النبوية، المملكة العربية السعودية، ج24، ص364: «وَهَذَا السَّمْعُ سَمْعُ إدْرَاكٍ لَيْسَ يَتَرَتَّبُ عَلَيْهِ جَزَاءٌ وَلَا هُوَ السَّمْعُ الْمَنْفِيُّ بِقَوْلِهِ: {إنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} فَإِنَّ الْمُرَادَ بِذَلِكَ سَمْعُ الْقَبُولِ وَالِامْتِثَالِ، فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْكَافِرَ كَالْمَيِّتِ الَّذِي لَا يَسْتَجِيبُ لِمَنْ دَعَاهُ». و مجموع الفتاوی، ج4، ص298: «لَا يَجِبُ أَنْ يُنْفَى عَنْهُمْ جَمِيعُ السَّمَاعِ الْمُعْتَادِ أَنْوَاعَ السَّمَاعِ كَمَا لَمْ يُنْفَ ذَلِكَ عَنْ الْكُفَّارِ؛ بَلْ قَدْ انْتَفَى عَنْهُمْ السَّمَاعُ الْمُعْتَادُ الَّذِي يَنْتَفِعُونَ بِهِ وَأَمَّا سَمَاعٌ آخَرُ فَلَا يُنْفَى عَنْهُمْ».
9. آل عمران/ 170.
10. الاعراف/ 79.
11. الاعراف/91-93.
12. البزار، مسند البزار المنشور باسم البحر الزخار، مكتبة العلوم والحكم - المدينة المنورة، ج5، ص308، ح1925.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: