معجزه بودن شتر صالح(ع)

image: 
چرا شتر حضرت صالح معجزه بود؟ و اینکه این شتر چگونه در دل کوه جای گرفته بود؟

چرا شتر حضرت صالح معجزه بود؟ و اینکه این شتر چگونه در دل کوه جای گرفته بود؟

در پاسخ نکاتی را تقدیم می کنیم:

اولاً این معجزه نیز نظیر دیگر معجزات الهی یک اتفاق و امر طبیعی و عادی نبوده که عقل بتواند از لحاظ مادی و نگاه طبیعی و حسی برایش علتی بیابد، یا توسط بشر عادی تکرارپذیر باشد بلکه معجزه، تعریف و ویژگی های خاص خودش را دارد چنانکه در تعریف آن گفته شده: "معجزه، امر خارق عادتى است که مقرون به تحدى باشد و از طرفى با ادعا مطابقت داشته باشد".(1) و معمولاً به دست پیامبر یا امام برای تأیید منصب نبوت و یا امامت و اثبات حقی الهی رخ می‌ دهد.

ثانیاً معجزات و امور خوارق عادت، رویدادهایى هستند که بر خلاف عادت امور و اشیا و عمل کرد قوانین طبیعى مى‏ باشند. و البته این مطلب، بدین معنا نیست که معجزه، نفى قانون علیت است؛ بلکه معجزه و سایر امور خارق العاده، مانند امور عادى به اسباب و علل طبیعی محتاج اند و به علاوه، هر دو (معجزه و امور عادى) از اسباب باطنى نیز بهره‏ مندند، و اسباب باطنى با آنچه که ما آنان را به عنوان اسباب (اسباب طبیعی عادی) مى ‏شناسیم متفاوت اند. در حقیقت، امور خارق العاده مستند به اسباب طبیعى عادى نبوده، بلکه به اسباب طبیعى غیر عادى (ناشناخته) یا به امور معنوی و فرا طبیعی تکیه دارند؛ یعنى به اسبابى که براى عموم مردم قابل لمس نیست. مانند: قدرت های فرشتگان الهی و قدرت معنوی نفوس انبیاء الهی.

ثالثاً در داستان معجزه شتر صالح، بدیهی است که بر اساس قواعد عادی و طبیعی محل استقرار شتر، دل کوه نیست اما وقتی قرار است برای اثبات حقانیت ادعای پیامبر و دین الهی آیت و نشانه ای خارق عادت و اعجاب آور نشان داده شود تا مشرکان ایمان بیاورند، قاعدتاً باید حادثه ای رخ دهد که عادی و طبیعی نباشد و دیگران انگشت به دهان و متحیر از تکرار آن عاجز باشند بعبارتی "معجزه باید همراه تحدی بوده و توسط دیگران قابل تکرار نباشد."(2) در غیر اینصورت، معجزه بودن آن مخدوش است. نکته دیگر این که بی شک، از طریق محاسبات ظاهری و عادی و طبیعی نمی توانیم در باره کم و کیف و چگونگی تحقق معجزات الهی از جمله این معجزه اظهار نظر دقیقی بکنیم اما بر اساس شناختی که نسبت به اراده لم یزلی و قدرت بی انتهای خداوند داریم می توان چنین گفت: هست و نیست و بود و نبود ذره ذره عالم هستی به اراده و قدرت حقتعالی است، همانطور که هرگاه خداوند اراده به امری کند، آن چیز موجود می شود.(3) نسبت به هر چیزی هم اراده نیستی و نابودی کند آن چیز محو و نابود می شود. بعید نیست خداوند در معجزه صالح وقتی اراده نمود تا شتر صالح وجود یابد همزمان اراده به نبودن و نیستی درون کوه را هم نموده است. به عبارتی ابتدا داخل کوه ظرفیت استقرار شتر را یافته آنگاه شتر پدید آمده است.

بنابراین، معجزه شتر صالح، نیز مانند دیگر معجزات الهی بدون علت و سبب نیست هر چند ما به لحاظ عادی و طبیعی نتوانیم رابطه و سنخیتی طبیعی و عادی بین دل کوه و شتر پیدا کنیم بلکه اسباب و علل این امر، جزو اسباب طبیعی غیرعادی و ناشناخته و یا متأثر از علت های معنوی و فرا طبیعی است که با ابزار و روشهای عادی عقل و حس و طبیعت قابل درک و شناخت نیست.

پی نوشت ها:
1. ر. ک: علامه حلی، کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، تعلیق، تصحیح، حسن زاده آملى، حسن، ص 350 – 353؛ مطهری، مرتضی، مقدمه ‏اى بر جهان بینى اسلامى، 1362، ص 179 - 208، صدرا، قم،؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج1، ص 58 – 90.
2. ر. ک: بهاء الدین خرمشاهى، جهان غیب و غیب جهان، ص 45 - 83؛ مقدمه ‏اى بر جهان بینى اسلامى، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم، ص 189.
3. چنان که فرمود: «فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود!»، یس/آیه 82.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: