فلسفه و انواع سوگندهای قرآن

image: 
دلیل سوگند خوردن خداوند، به عزت و‌ جلال خود، به قلم و... چه بود؟ انواع سوگند در قرآن را بفرمائید.

دلیل سوگند خوردن خداوند، به عزت و‌ جلال خود، به قلم و... چه بود؟ انواع سوگند در قرآن را بفرمائید.

در باره فلسفه سوگندهای قرآن می توان گفت: هميشه سوگند به امور پر ارزش و مهم ياد مى ‏كنند، بنا بر اين سوگندهاى‏ قرآن: 1.‏ دليل بر عظمت و اهميت امورى است كه به آنها سوگند ياد شده، و همين امر سبب انديشه هر چه بيشتر در "مقسم به" يعنى چيزى كه سوگند به آن ياد شده مى ‏گردد، انديشه‏ اى كه انسان را به حقايق تازه آشنا مى ‏سازد. 2. ديگر اينكه سوگند هميشه براى تاكيد است، و دليل بر اين است كه امورى كه براى آن سوگند ياد شده، از امور كاملا جدى و مؤكد است. 3. از اين گذشته هر گاه گوينده، سخن خود را قاطعانه بيان كند از نظر روانى در قلب شنونده بيشتر اثر مى ‏گذارد، مؤمنان را قوى ‏تر، و منكران را نرم ‏تر مى ‏سازد.(1) بیانی دیگر؛ الف) ‌قسم برای تأكید شدید مضمون هر مطلبی است كه به خاطر آن آمده است.(2) ب) از قسم عظمت و شرافت چیزی كه به آن قسم یاد شده فهمیده می شود.(3) ج) قسم از شخص حكیم می تواند نشان دهنده استدلال و برهان ضمنی بر آن چه قسم برای آن یاد شده باشد.(4) انواع سوگند و قسم در قرآن ـ سوگند خداوند به نام پاک خودش «تَاللّٰهِ لَقَدْ أَرْسَلْنٰا إِلىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ اَلشَّيْطٰانُ أَعْمٰالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ اَلْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِيمٌ»؛ به خدا سوگند، به سوی امتهای پیش از تو پیامبرانی فرستادیم؛ امّا شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست؛ و امروز او ولیّ و سرپرستشان است؛ و مجازات دردناکی برای آنهاست.(5) «فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مٰا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ»؛ سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حقّ است همان گونه که شما سخن می ‌گویید.(6) ـ سوگند به جان پیامبر(صلی الله علیه و آله): «لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ»؛ به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده ‌اند).(7) ـ قسم به قرآن: «وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكِيمِ»؛ سوگند به قرآن حکیم.(8) ـ قسم به فرشتگان: «وَ النَّازِعَاتِ غَرْقًا وَ النَّاشِطَاتِ نَشْطًا وَ السَّابِحَاتِ سَبْحًا فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا»؛ سوگند به فرشتگانى كه (جان مجرمان را بشدّت از بدن هايشان) بر مى ‏كشند، و فرشتگانى كه (روح مؤمنان) را با مدارا و نشاط جدا مى ‏سازند، و سوگند به فرشتگانى كه (در اجراى فرمان الهى) با سرعت حركت مى ‏كنند، و سپس بر يكديگر سبقت مى ‏گيرند، و آنها كه امور را تدبير مى ‏كنند.(9) ـ قسم به انسان: «وَ لاٰ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اَللَّوّٰامَةِ»؛ و سوگند به (نفس لوّامه و) وجدان بیدار و ملامتگر (که رستاخیز حقّ است).(10) ـ قسم به اسبان دونده مجاهدان: «وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً»؛ سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالی که نفس ‌زنان، به پیش می ‌رفتند.(11) ـ قسم به زمان: «وَ اَللَّيْلِ إِذٰا يَغْشىٰ»؛ قسم به شب در آن هنگام که (جهان را) بپوشاند.(12) و آیه: «وَ اَلْعَصْرِ»؛ به عصر سوگند.(13) ـ قسم به مکان: «لاٰ أُقْسِمُ بِهٰذَا اَلْبَلَدِ»؛ قسم به این شهر مقدّس [= مکّه‌].(14) ـ قسم به آسمان: «وَ اَلسَّمٰاءِ ذٰاتِ اَلْحُبُكِ»؛ قسم به آسمان که دارای چین و شکنهای زیباست.(15) و آیه: «وَ اَلسَّمٰاءِ ذٰاتِ اَلْبُرُوجِ»؛ سوگند به آسمان که دارای برجهای بسیار است.(16) ـ قسم به قیامت: «لاٰ أُقْسِمُ بِيَوْمِ اَلْقِيٰامَةِ»؛ سوگند به روز قیامت.(17) ـ قسم به ستاره: «وَ اَلنَّجْمِ إِذٰا هَوىٰ»؛ سوگند به ستاره هنگامی که افول می ‌کند.(18) ـ قسم به میوه ها: «وَ اَلتِّينِ وَ اَلزَّيْتُونِ»؛ قسم به انجیر و زیتون [یا: قسم به سرزمین شام و بیت المقدّس‌].(19) نکته: موارد دیگری برای سوگند و نیز آیات متعددی برای هر کدام از موارد می توان آورد، که بعلت اختصار، آورده نشده اند.

پی نوشت ها:

1. مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، ج ‏19، ص 7.

2. طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات جامعه مدرسین، ج 6، ص 302.

3. همان، ج 20،‌ ص 237.

4. همان.

5. نحل: 17/ 63.

6. ذاریات: 51/ 23.

7. حجر: 15/ 72.

8. یس: 36/ 2.

9. نازعات: 79/ 1 – 5.

10. قیامت: 75/ 2.

11. عادیات: 100/ 1.

12. لیل: 92/ 1.

13. عصر: 103/ 1.

14. بلد: 90/ 1.

15. ذاریات: 51/ 7.

16. بروج: 85/ 1.

17. قیامت: 75/ 1.

18. نجم: 53/ 1.

19. تین: 95/ 1.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید