شعور داشتن همه موجودات

image: 
آیا همه موجودات حتی درختان و جمادات هم علم دارند؟ اگر دارند گستره آن چقدر است؟ آیا خدا را می شناسند؟ چه دلیلی بر چنین آگاهی ای داریم؟

آیا همه موجودات حتی درختان و جمادات هم علم دارند؟ اگر دارند گستره آن چقدر است؟ آیا خدا را می شناسند؟ چه دلیلی بر چنین آگاهی ای داریم؟

بله، طبق ادله متعدد عقلی و نقلی تمام موجودات اعم از حیوانات و گیاهان و حتی جمادات آگاهی و شعور دارند؛ همان طور که اشاره کردید قرآن کریم همه موجودات را تسبیح گوی خداوند معرفی کرده، و بیان می دارد که شما تسبیح آن ها را نمی فهمید:
«و إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُم‏»؛ وهيچ چيزى نيست مگر اين كه همراه با ستايش، تسبيح او مى‏ گويد، ولى شما تسبيح آن ها را نمى ‏فهميد.(1)
همچنین در مورد شهادت پوست انسان ها در قیامت می فرماید: «قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ»؛ مى‏ گويند: همان خدايى كه هر موجودى را به سخن آورد، ما را گويا ساخت‏.(2)
طبیعتا موجودی که می خواهد شهادت بدهد، باید هنگام جرم صاحبشان نیز شعور و آگاهی داشته باشند و ناظر باشند تا بعدا بتوانند شهادت دهند، وگرنه شهادتشان منطقی نبوده، و مایه اتمام حجت نخواهد بود.
یا آیاتی چون سخن گفتن مورچه(3)، یا هدهد(4) و آیات متعدد دیگری که حکایت از وجود شعور و اگاهی در تمامی موجودات دارند، منتهی این شعور و آگاهی متناسب با همان موجود است، یعنی هر چقدر موجود کامل تری بوده و سعه وجودی گسترده تری داشته باشد، علم و آگاهی او نیز افزون تر خواهد بود.(5)

تبیین عقلی مسئله کمی دشوار است، اما خلاصه ی آن به صورت ساده چنین است که طبق مبانی حکمت متعالیه آن چه که در خارج اصالت دارد و منشأ آثار است «وجود» و «هستی» است، یعنی موجودات تا در خارج وجود پیدا نکنند اثری ندارند، آتش در ذهن نمی سوزاند، اما آتش در خارج می سوزاند، پس آن چه که منشأ سوزاندن است وجود آتش است. و این هستی و وجود نیز در تمام موجودات مشترک است، و تفاوت آن صرفا در شدت و ضعف است، یعنی هر چه موجود آثار بیشتری داشته باشد یعنی وجودش شدت و سعه بیشتری دارد.
بنابراین وجود، از قوی ترین وجود که هیچ بُعدی از عدم در او راه ندارد و از هر جهت کامل ترین است، یعنی خداوند متعال شروع می شود تا به موجودات ضعیف تر می رسد که البته همه از خداوند نشأت گرفته اند.
تمام کمالات وجودی اعم از حیات و علم و قدرت از سنخ «وجود» و «هستی» است، پس هر کجا «وجود» و «هستی» باشد، کمالات وجودی هم هستند، منتهی متناسب با درجه ی آن وجود؛ وجود هر درجه ای داشته باشد کمالات وجودی هم متناسب با همان خواهند بود یعنی اگر موجودی وجودش 1 درجه بود، علم و آگاهی و قدرتش هم 1 درجه خواهد بود، و اگر 100 درجه بود، علم و شعور و قدرت و حیاش نیز 100 درجه خواهد بود، به همین خاطر ما این حیات و شعور را در جمادات درک نمی کنیم چرا که بسیار ضعیف است.(6)

پی نوشت ها:
1. اسراء: 44/17.
2. فصلت: 21/41.
3. نمل: 18/27.
4. نمل: 23/27.
5. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، انتشارات اسلامى جامعه‏ ى مدرسين، قم، چاپ پنجم، 1374ش، ج13، ص151
6. برای اطلاع بیشتر در این خصوص ر.ک:
ملاصدرا، اسفار، دار احياء التراث‏، بیروت، چاپ سوم، 1981م، ج6، ص118و140.
ملاصدرا، شواهدالربوبیه، المركز الجامعى للنشر، مشهد، چاپ دوم، 1360ش، ص7.
موسوی خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ بیست و چهارم، 1380ش، ص655.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: