آیات نازل شده در روز غدیر

image: 
لطفا تمام آیاتی که در روز عید غدیر نازل شد را بفرمایید.

لطفا تمام آیاتی که در روز عید غدیر نازل شد را بفرمایید.

آیه اول؛ اولین آیه همان وظیفه ابلاغ رسالت است:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ‏ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين‏»؛ اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده ‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى ‏دارد؛ و خداوند، جمعيّت كافران (لجوج) را هدايت نمى ‏كند.(1)

آیه دوم؛ آیه اکمال دین است که پس از اعلام عمومی ولایت و جانشینی حضرت علی (علیه السلام)، این آیه نازل شد:
«...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ‏ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا...»؛ امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند؛ بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم‏.(2)
نکته: این آیه بنا به حکمت ها و مطالحی و به دستور الهی و توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در بین آیه 3 سوره مبارکه «مائده» قرار داده شده است.

آیه سوم؛ از آیات نازل شده مرتبط با واقعه غدیر، آیات ابتدایی سوره مبارکه «معارج» است:
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ‏ * لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ‏»؛ تقاضاكننده ‏اى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد. اين عذاب مخصوص كافران است، و هيچ كس نمى ‏تواند آن را دفع كند.(3)
شأن نزول:
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) از اجداد بزرگوارشان چنین آمده:
چون پیامبر (صلّى اللَّه عليه و آله) على (عليه السلام) را در روز غدير خم منصوب به خلافت كرد و فرمود: "هر كه من مولاى اويم پس على مولاى اوست" و اين در عالم پراكنده و به گوش همه رسيد؛ "نعمان بن حرث فهرى" وارد بر رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) گرديد و گفت ما را امر نمودى كه شهادت بر توحيد و يكتايى خدا داده و بگویيم لا اله الّا اللَّه و اين كه تو پيامبرى، ما هم اطاعت كرديم؛ پس ما را فرمان جهاد و حج و روزه و نماز و زكات دادی، ما پذيرفتيم؛ آن گاه راضى نشدى تا اين جوان (اشاره به حضرت علی علیه السلام) را تعيين به خلافت و وصايت خود نمودى و گفتى: من كنت مولاه فعلّى مولاه؛ پس اين كار از ناحيه تو است يا از طرف خداست؟
پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمودند: قسم به خدايى كه جز او خدايى نيست، اين كار از طرف خدا و امر اوست.
پس "نعمان بن حرث" پشت بر پیامبر كرده و این آیه را می خواند: "بار خدايا اگر اين كار حق و از طرف تو است پس ببار بر ما سنگى از آسمان"(4)، پس خداوند سنگى بر سر او زد و او را كشت و آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ‏...» را نازل فرمود.(5)

سؤال و جواب
آیا آیه «وَ إِنْ يَكادُ» نیز از آیاتی است که در روز غدیر نازل شده؛ چون در این زمینه روایت هم داریم؟
در جواب باید گفت بله، در باره این آیه، روایت داریم که "حسّان جمّال" (شتربان امام صادق عليه السلام) می گويد: امام صادق (عليه السلام) را از مدينه به مكه مى ‌بردم، هنگامى كه به مسجد الغدير رسيديم، امام صادق (عليه السلام) نگاهى به طرف چپ مسجد انداخت و فرمود: اين جاى پاى رسول خداست، در زمانى كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه». آن گاه امام صادق (عليه السلام) به گوشه ‌اى ديگر از مسجد نظر افكند و فرمود: اين جا محلى است كه منافقان و "سالم مولى ابن حذيفه" و "ابى عبيدة بن جرّاح" خيمه زده بودند. چون دست پيامبر (صلّى اللّٰه عليه و آله) را ديدند كه دست امير المؤمنين (عليه السلام) را گرفته و بلند كرده، بين خودشان گفتند: به چشمان او بنگريد، كه در حدقه مى ‌چرخند، چونان كه گويى چشمان مجنونى است. در اين حال، جبرئيل (عليه السلام) اين آيه را آورد: «وَ إِنْ‌ يَكٰادُ اَلَّذِينَ‌ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ‌ بِأَبْصٰارِهِمْ‌ لَمّٰا سَمِعُوا اَلذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ‌ إِنَّهُ‌ لَمَجْنُونٌ‌`وَ مٰا هُوَ إِلاّٰ ذِكْرٌ لِلْعٰالَمِينَ‌«(6)

اما تحلیل و بررسی روایت
این روایت را «کلینی» و «صدوق» نقل کرده اند و سند روایت صحیح است، ولی باید دید آیا مراد از این روایت، زمان نزول سوره «قلم» است یا نه؟
می دانیم که سوره «قلم» از سوره های مکی و دومین سوره نازل بر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) است، در حالی که واقعه غدیر، در سال دهم بعد از هجرت و اواخر حیات مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله) واقع شده است.
لذا به نظر می رسد مراد از این روایت، بیان زمان نزول آیه شریفه نبوده، بلکه ممکن است ناظر به تفسیری باشد که «علی بن ابراهیم قمی» بیان کرده؛ ایشان در ذیل آیه «وَ إِنْ يَكادُ» می آورد:
"قَالَ: لَمَّا أَخْبَرَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص بِفَضْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالُوا هُوَ مَجْنُونٌ فَقَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ‏ «وَ ما هُوَ» يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ «إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»".(7)
یعنی زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) را برای مردم بیان می کردند، مخالفان و دشمنان گفتند ایشان مجنون و دیوانه شده است. خداوند متعال می فرماید امیرالمؤمنین، چیزی غیر از ذکر و یادآوری برای عالمیان نیست.
نکته: این از موارد تعیین مصداق برای «ذکر» است، یعنی «ذکر» مصادیق متعددی می تواند داشته باشد، از جمله، قرآن کریم، ولایت، و...؛ لذا معنایش این نیست که این آیه هم در روز غدیر نازل شده است.

ممکن است گفته شود بله سوره «قلم» مکی است ولی آیات آخر آن را برخی مدنی می دانند.
در جواب باید گفت با این حال، نمی توان بطور یقین گفت آیه «وَ إِنْ يَكادُ» در روز غدیر نازل شده است؛ زیرا:
اولا در این که بخشی از سوره «قلم» مدنی باشد، اختلافی است و قول به مکی بودن تمام سوره با توجه به سیاق آیات که با لحن و سیاق آیات مکی سازگارتر است، ترجیح بیشتری دارد.
تفسیر «نمونه» قول به مکی بودن را ترجیح داده(8) و مرحوم «طبرسی» نیز پس از انتخاب قول به مکی بودن، قول به مکی و مدنی بودن (یعنی برخی آیات مکی و برخی مدنی هستند) را مطرح کرده است.(9)
ثانیا آن قولی که می گوید برخی آیات، از جمله آیات آخر سوره، مدنی هستند، نمی گوید آن ها در غدیر نازل شده اند؛ بلکه فقط مدنی بودن آن را می گوید.
ثالثا برای آیات آخر سوره «قلم» شأن نزول هایی ذکر شده که می گویند طائفه قریش، عده ای از کافران که در چشم زدن، ماهر و خبره بودند را آوردند تا پیامبر (صلی الله علیه و آله) را چشم بزنند و از این طریق به آن حضرت آسیب وارد کنند(10)، این شأن نزول ها با نزول این آیات در خصوص روز غدیر، همخوانی ندارد.
بنابر این:
برای جمع بین روایت و بین این مطالب، بهتر است:
1. بگوییم آن روایت در مقام بیان زمان نزول آیه نیست و ناظر به همان تفسیری است که می خواهد عظمت و بزرگی جایگاه ولایت را برساند و این که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بدون توجه به نسبت های ناروای مخالفان و دشمنان، فرمان الهی را اجرا کردند و ولایت امیرمؤمنان (علیه السلام) که همان ذکر، یادآوری و آگاهی بخشی به انسانیت و انسان ها است را علنی و آشکار نمودند.
2. و یا این که بگوییم، آیات سوره قلم، قبلا نازل شده بودند ولی در روز غدیر که دشمنان در صدد آسیب رساندن و چشم زدن پیامبر بودند، جبرئیل نازل شده و برای در امان ماندن پیامبر، خواندن آن آیات (و ان یکاد الذین...) را متذکر شد.
3. البته می شود هم توقف کنیم یعنی هیچ قولی را ترجیح ندهیم، نه بطور قطع بگوییم نزول این آیات در روز غدیر بوده و نه این که بطور کلی آن را رد کنیم؛ بلکه هر دو احتمال را مطرح بدانیم.

نکات مهم
1. آیات اول و دوم، بطور خاص در روز غدیر نازل شده اند.
2. آیه سوم، روز غدیر نازل نشده است ولی در خصوص واقعه روز غدیر است.
3. آیات دیگری هم داریم که در روایات تفسیری آمده که ناظر به ولایت امیرمؤمنان (علیه السلام) در روز غدیر است. لازم به ذکر است که این روایات، تأکیدشان روی موضوع اصل ولایت و اثبات آن است که بسیار هم مهم است، نه این که بخواهند بیان کنند این آیات بطور خاص و در همان روز غدیر نازل شده اند.
از طرفی بسیاری از این روایات از نظر سندی مشکل دارند و جزء روایات ضعیف شمرده می شوند. افزون بر این که در کتب معتبر و مشهور حدیثی نیز نیامده اند، که این نشان می دهد این حدیث پژوهان معروف، ایراد و مشکلی در این روایات می دیدند لذا در کتاب هایشان نیاورده اند.
علاوه بر آن، برخی از این آیات در قالب سوره هایی که قرار دارند، برای خود شأن نزول و زمان نزول دیگری دارند که با این روایات، همخوانی ندارد.

پی نوشت ها:
1. مائده: 5/ 67.
2. مائده: 5/ 3.
3. معارج: 70/ 1و2.
4. انفال: 8/ 32.
5. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج ‏10، ص 530؛ حویزی، تفسير نور الثقلين، مصحح: رسولی، ناشر: اسماعیلیان ـ قم، ج ‏5، ص 411.
6. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج ‏4، ص 566، ح 2.
7. قمى، على بن ابراهيم‏، تفسير القمي‏، محقق: موسوى جزايرى، ناشر: دار الكتاب‏- قم‏، ج ‏2، ص 383.
8. مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج ‏24، ص 365.
9. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت ـ قم، ج ‏4، ص 334؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، پیشین، ج ‏10، ص 496.
10. غازى عناية، أسباب النزول القرآني، ناشر: دار الجيل‏ ـ بيروت‏، 1411/1991، چاپ اول‏، ص 392؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، انتشارات: آستان قدس رضوی ـ بنیاد پژوهشهای اسلامی ـ مشهد، ج ‏19، ص 369.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید