در روایات اشاره شده جوانی نورانی در روز قیامت از دیدگان میگذرد که همان قرآن نام دارد، این به چه صورت است؟
در اینکه مادر قیامت، حقیقت قرآن را میبینیم، جای بحث نیست; چون اگر غیر این باشد، شفاعت یا شکایت و مثل این تعبیرات برای قرآن در قیامت معنا نخواهد داشت. ادعا در این است که معتقدیم، در همین دنیا اگر انسان به مقامی برسد که حجابها را کنار بزند، میتواند چهرة اصلی و حقیقی قرآن را مشاهده و درک نماید و اگر درک نمیکند، به خاطر این است که از حروف قرآن جز سیاهی قلم آن را مشاهده نمیکند; چون دنیا عالم ظلمت و حجاب است. انسان باید پا به محدودة نور بگذارد تا درک نور کند; زیرا نور با نور درک میشود; همانطور که دیدة انسان فقط الوان و قوة حسّیه فقط محسوسات و قوة خیال فقط متخیلات و قوة عقلیه فقط معقولات را درک میکند. "و مَن لَمْ یجعل اللّه له نورا فماله مِن نور; (نور، 40) و خدا به هر کس نوری نداده باشد، او را هیچ نوری نخواهد بود." راه برای آن که بتوان چهرة اصلی قرآن را دید، مهاجرت درونی به سوی خداوند است. اگر از نشأة صوریِ حسی و خیالی و وهمی و عقلیِ علمی خارج شویم، در فضای ملکوتیِ کلام الله محو میگردیم و از محو به اثبات میرسیم; در این صورت است که از قرآن فقط سیاهی قلم نمیبینیم; بلکه آنچه میبینیم نور محض است و متوجه میشویم که حقیقت قرآن نیز ما را مشاهده و درک میکند.(سیمای قرآن، استاد آیتالله حسنزاده آملی، چ انتشارات بلوغ.) قرآن میفرماید: "فسبحـَن الّذی بیده ملکوت کلّ شیء و إلیه ترجعون; (یس، 83) پس ]شکوهمند و[ پاک است آن کسی که ملکوت هر چیزی در دست او است." و در جای دیگر میفرماید: "یسبّح للّه ما فی السّمَوَت و ما فی الأرض; (تغابن، 1) آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح خدا میکنند." از این دو آیه میفهمیم، هر چیز از جمله قرآن ملکوت و حقیقتی دارد که ذی شعور و دارای درک است. لیکن برای رسیدن به مقامی که انسان حقیقت و ملکوت قرآن را بفهمد به این معنا که قرآن شعور و احساس معنوی دارد و ما را حس میکند، راهش سیر ملکوتی و نورانی و معنوی و سلوک الی الله است. در روایتی از امام صادقآمده که: در قیامت، قرآن به صورت نیکو تمثل مییابد. شخصی میگوید: تو کیستی بدین خوبی؟ کاش برای من بودی! در جواب میفرماید: آیا مرا نمیشناسی؟ من فلان سورهام! اگر مرا فراموش نمیکردی، تو را به این مقام رفیع میرساندم.(سیمای قرآن، آیتالله حسنزاده آملی، ص 123، تألیف عباس عزیزی، انتشارات بلوغ.) اگر حجابهای ظلمانی برداشته شود، قطعاً این حالت قرآن حس کردنی است. در حدیث دیگری از پیامبر9 نقل شده است که: در روز قیامت قرآن نزد صاحبش (قاری) در چهرة جوانی نیکو روی رنگ برگشته میآید به او میگوید: من بودم آن که شبت را بیدار میداشتم، روزهایت را تشنه میداشتم و آب دهانت را خشک میداشتم و اشکت را روان میداشتم، هر کجا باشی من با توأم و...(همان، ص 89 ـ 90.) روایات فراوانی در این زمینه وارد شده است که از مجموع آنها فهمیده میشود، حقیقت قرآن ما را درک میکند.
اضافه کردن دیدگاه جدید