منظور از هفت آیه (معجزه) ای كه خداوند به حضرت محمد6 داده و در قرآن فرموده: "و ما تو را ای محمد با هفت آیت به سوی مردم میفرستیم" چیست؟
چنین آیهای در قرآن نیامده است; بلكه قرآن كریم میفرماید: "وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَـَكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَ الْقُرْءَانَ الْعَظِیمَ ;(حجر،87) مقصود از "سبعاً من المثانی" هفت معجزه نیست، بلكه مقصود از آن سورة حمد است; چنان كه یكی از نامهای سورة حمد، "سبعالمثانی" است. سبع به معنای هفت است و این سوره هفت آیه دارد. در وجه نامگذاری آن گفتهاند: چون در هر نماز دوبار خوانده میشود یا چون دوبار، یكی در مكه و بار دیگر در مدینه نازل شده است به آن سبع المثانی گفته شده است.( ر.ك: مجمعالبیان، علامه طبرسی;، ج 1، ص 47، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات. ) در مورد حضرت موسیغ نیز تعبیر به 9 معجزه دارد نه هفت معجزه: "وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا مُوسَیَ تِسْعَ ءَایَـَتِم بَیِّنَـَتٍ;(اسرأ،101) نه معجزهای كه این آیه به آنها اشاره كرده، عبارت است از: عصا، ید بیضا، طوفانهای كوبنده (فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ "اعراف، 133")، ملخ كه بر زراعتها و درختان آنها مسلط گشت و آفت كشاورزی آبادشان شد (وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ "اعراف، 133")، قمّل (شپش یا یك نوع آفت نباتی)، قورباغه كه از رود نیل سر برآوردند و آن قدر تولید مثل كردند كه زندگی آنها را قرین بدبختی و مشكلات كرد (وَالضَّفَادِعَ "اعراف، 133")، "دم" یا ابتلای عمومی به خون دماغ شدن و یا به رنگ خون در آمدن رود نیل به طوری كه نه برای شرب قابل استفاده بود و نه كشاورزی (وَالدَّمَ ءَایَـَتٍ مُّفَصَّلَـَتٍ "اعراف، 133")، خشكسالی (وَلَقَدْ أَخَذْنَآءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ "اعراف، 130") و كمبود انواع میوه (وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَ َتِ "اعراف، 130"). شایان ذكر است كه معجزات حضرت موسی بیش از این نه تاست; از جمله: شكافته شدن دریا (بقره، 50)، نزول مَنّ و سلویَ (بقره، 57)، جدا شدن قسمتی از كوه و قرار گرفتن همچون سایبانی بالای سر آنها (اعراف، 171)، بازگشت حیات به مقتولی كه قتل او مایة اختلاف بنی اسرائیل شده بود (بقره، 73) و ... ولی از آن جا كه سیاق آیه 101 سورة اسرأ نشان میدهد، آیات نهگانه مربوط به هدایت و ارشاد فرعون و فرعونیان است; بنابراین نمیتواند شامل معجزاتی مانند: شكافته شدن آب دریا و غرق شدن فرعون و فرعونیان و فرستادن مَنّ و سلویَ (بقره، 57)، خارج شدن چشمه از سنگ (بقره، 60) و مانند آنها باشد.( ر.ك: تفسیر نمونه، آیة الله مكارم شیرازی و دیگران، ج 12، ص 309ـ311، دار الكتب الاسلامیه)
اضافه کردن دیدگاه جدید