فصل ششم: فروغ دین و احکام عملی

الف ـ احکام فقهى مرتبط با
قرآن

n: آیا دست زدن به قرآن اشکال دارد؟

l: اگر بدون وضو به جلد قرآن یا کناره هاى
صفحه هاى قرآن که چیزى روى آن نوشته نشده دست بزنیم اشکالى ندارد، امّا براى
دست زدن به آیه هاى قرآن حتماً باید وضو داشته باشیم.

البتّه اگر حواستان
نبود و بىوضو به آیه هاى قرآن دست زدید نگران نباشید، چون عمداً این کار را
نکرده اید گناهى براى شما نوشته نمى شود.

n: آیا اشکالى ندارد که قرآن را همیشه و در همه
جا همراه داشته باشیم؟

l: همراه داشتن قرآن کریم کار خوبى است و هر جا
که مى رویم مى توانیم آن را هم با خود ببریم، ولى باید مواظب باشیم که
به این کتاب عزیز بى احترامى نشود. افراد زیادى هستند که قرآن کوچکى دارند و
آن را در مدرسه، مسجد، کوچه، خیابان، فروشگاه و دانشگاه همراه خود مى برند.
البتّه آنها بىوضو دست به آیه هاى قرآن نمى زنند، هنگام رفتن به دست شویى
آن را روى زمین نمى گذارند، بلکه آن را در جیب لباس یا کیفشان قرار
مى دهند، جلوى قرآن پا دراز نمى کنند و خلاصه آن که مواظبند که به
این کتاب عزیز بى احترامى نشود.

n: آیات سجده دار کدامند و هنگام خواندن و
شنیدن آیات سجده دار چه باید کرد؟

l: چهار آیه در چهار سوره قرآن وجود دارد که هر
گاه یکى از این آیه ها را بخوانیم یا به آن گوش دهیم باید فوراً سر به سجده
بگذاریم. این آیه ها عبارتند از:

1 ـ
آیه 15 سوره سجده 2 ـ آیه 62 سوره نجم

3 ـ
آیه 19 سوره علق 4 ـ آیه 37 سوره فصّلت

در سجده واجبى که به
خاطر خواندن یا گوش دادن این آیه ها انجام مى دهیم، داشتن وضو، گذاشتن
مهر، روبه قبله بودن و گفتن ذکر، واجب نیست. وقتى یکى از این آیه ها را
خواندى، به سجده برو. همین مقدار براى انجام واجبى که بر عهده تو است، کفایت
مى کند. البتّه این سجده ذکر مخصوصى هم دارد که گفتن آن مستحب است نه واجب.

n: چرا باید پس از خواندن آیه 15 سوره سجده،
آیه 62 سوره نجم، آیه 19 سوره علق و آیه 37 سوره فصّلت به سجده برویم؟

l: این فرمان الهى هم مانند دیگر دستورهاى خدا
حتماً دلیل و علّتى دارد. در آیات بسیارى از قرآن سخن از سجده براى خدا به میان
آمده است. در هر جایى که سخن از سجده براى خدا به میان آمده به سجده برویم بسیار
خوب است، امّا تنها خواندن و شنیدن این چهار آیه سجده واجب دارد. و دلیل آن
روایاتى است که از معصومان(علیهم السلام) به ما رسیده است و همین روایات
به ما دستور داده اند ما در این چهار سوره به آیات سجده که مى رسیم سر
به سجده بگذاریم همان طورى که حکمت بسیارى از واجبات الهى براى ما معلوم نیست امّا
ما موظّفیم بى چون و چرا آن را انجام بدهیم.

ب ـ نماز

n: چرا نماز مى خوانیم؟

l: خواندن نماز به نفع خود ما است. نماز خواندن
سودى به خدا نمى رساند و نخواندن آن هم ضررى به او نمى زند. اگر پدر و
مادرتان به شما مى گویند درس هایتان را خوب بخوانید براى چیست؟ حتماً
مى گویید براى آن است که با سواد بشویم و آینده بهترى داشته باشیم. اگر خدا
هم از ما خواسته که نماز بخوانیم براى آن است که نماز روح ما را از بدى ها
پاک مى کند و باعث مى شود که در زندگى آدم هاى خوب و مهربانى
باشیم. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نماز را به رودى تشبیه
کرده اند که ما هر روز پنج بار در آن خودمان را مى شوییم و خود را از
زشتى ها پاک مى کنیم. کسى که نماز مى خواند و هر روز پنج بار با
خدا حرف مى زند، کمتر دروغ مى گوید، کمتر دوستانش را اذیّت مى کند
و کمتر حرف هاى زشت مى زند و یا اصلا این کارهاى بد را انجام
نمى دهد. خدا آدم نماز خوان را در انجام کارهاى خوب کمک مى کند.

آدم نماز خوان اگر
گناهى هم انجام دهد، به برکت نماز، کم کم از آن گناه دست مى کشد و توبه
مى کند. در زمان پیامبر جوانى بود که همراه پیامبر نماز مى خواند، ولى
بعضى وقت ها هم گناه مى کرد. بعضى آمدند نزد پیامبر و گفتند:«اى پیامبر!
این جوان بعضى وقت ها گناهان زشتى انجام مى دهد» پیامبر در جواب
فرمود:«بالاخره یک روزى نماز او، جلوى این کارهایش را خواهد گرفت.» همین طور هم
شد. آن جوان گنه کار بعد از مدّتى توبه کرد و از کارهاى زشتى که انجام
مى داد دست کشید.

ضمناً خوب است بدانید
که شرط قبولى بقیه اعمال ما در آخرت هم قبول شدن نماز ما است. در حدیثى از پیامبر
آمده است: «در روز قیامت اوّل به نماز در پروندهّ اعمال نگاه مى کنند. اگر
نماز بنده مورد قبول قرار گیرد، به بقیه اعمال نیز توجّه مى شود، امّا اگر
نماز مورد قبول قرار نگیرد به سایر اعمال نیز توجّهى نخواهند کرد.»

n: اهمیّت نماز را از دیدگاه قرآن بیان کنید.

l: در اهمیّت نماز از نظر قرآن همین بس که این
کتاب شریف، در ده ها آیه از این واجب الهى سخن گفته و مردم را به توجّه به آن
فرا خوانده است. دیگر این که: کسانى که نماز خود را با کسالت به جاى
مى آورند یا در انجام آن سهل انگارى مى کنند، مورد سرزنش این کتاب قرار
مى گیرند. (آیه 142 / نساء ـ 54 توبه ـ 7 / ماعون) براى شناخت اهمیت نماز در
قرآن، دقّت در سه آیه زیر بسیار مفید خواهد بود:

1 ـ در آیه 45 سوره عنکبوت مى خوانیم: «نماز را به پا
دار که از کار زشت و ناپسند باز مى دارد.» در این آیه نماز وسیله اى
براى دور شدن انسان از بدى ها شمرده شده است.

2 ـ در آیه 153 سوره بقره مى فرماید: «اى کسانى که ایمان
آورده اید، از صبر و نماز یارى جویید.» یعنى در سختى ها و مشکلات زندگى
دو چیز یار و یاور ما خواهد بود: یکى صبر و برد بارى و مقاومت روحى و دیگر توجّه
به خدا در بهترین شکل آن یعنى نماز.

3 ـ در آیه 3 سوره بقره هم وقتى به صفات برجسته پرهیزگاران
اشاره مى کند و چنین مى فرماید: «کسانى که به غیب ایمان مى آورند و
نماز را به پا مى دارند.»

مى بینیم که در میان ویژگى هاى پرهیزگاران، توجه به نماز یکى از
ویژگى هاى مهم است و همراه با ایمان ذکر شده است.

n: در مورد بى اعتنایى به نماز چه آیاتى
در قرآن آمده است؟

l: اوّل خوب است بدانید که اهمیت ندادن به نماز
ضررى به خدا نمى زند. ما انسان ها هستیم که اگر به این عبادت با ارزش
اهمیت ندهیم زیان مى بینیم. اگر اصلاً نماز نخوانیم، یا گاهى بخوانیم و گاهى
نخوانیم، یا همیشه نماز بخوانیم، ولى آن را با تنبلى و سستى به جاى آوریم، جزو
کسانى خواهیم بود که به نماز اهمیت نمى دهند.

قرآن کریم هرگونه
بى توجّهى به نماز را سرزنش مى کند و ما را از خطر این کار آگاه
مى سازد. در سوره مدثّر که گفت و گوى بهشتیان و جهنّمیان بیان شده مى خوانیم:
«]بهشتیان به جهنّمیان
مى گویند:[ چه چیزى شما را وارد جهنّم کرد؟ مى گویند: ما از نمازگزاران
نبودیم.»(مدثّر / 42 و 43) یعنى جهنّمیان دلیل بدبختى خود را به جاى نیاوردن نماز
مى دانند. در آیه 4 و 5 سوره ماعون نیز مى خوانیم: «پس واى به
نمازگزارانى که در نماز خود سهل انگارى مى کنند.» امام صادق(علیه السلام)
درباره این آیه و منظور از سهل انگارى فرمود: «یعنى آن که بدون عذر نماز را
از اوّل وقتش به تأخیر اندازند.»

n: قرآن کریم علّت سبک شمردن نماز توسّط برخى
از مسلمانان را چه مى داند؟

l: با توجه به این که قرآن، کسالت و سستى
و تنبلى در برپایى نماز را به منافقان و افراد بى ایمان نسبت مى دهد (آیه 142
/ نساء و 54 / توبه) مى توان نتیجه گرفت که علتِ سبک شمردن نماز، سستى ایمان
است و هر چه ایمان قوى تر باشد، ارزش و اهمیت بیشترى به نماز مى دهد. در
آیه 3 سوره بقره، پس از آن که از ایمان پرهیزگاران سخن مى گوید، به پا
داشتن نماز را ذکر مى کند تا بفهماند که نتیجه ایمان، توجّه به نماز و به پا
داشتن آن است.

n: چرا باید در همه نمازها سوره حمد را
بخوانیم؟

l: فرض کنید که قرار است شما سوره اى را
براى نماز مسلمانان انتخاب کنید. چه ویژگى هایى را براى این سوره در نظر
مى گرفتید؟ حتماً سوره اى را انتخاب مى کردید که هم کوتاه باشد و
هم مهم ترین مسائل دین اسلام در آن آمده باشد. سوره حمد هر دو ویژگى را دارد:
این سوره از هفت آیه تشکیل شده و حفظ آن راحت است و خواندنش در نماز زمان زیادى
نمى خواهد. مهم ترین مسائل دین اسلام یعنى معرّفى خداى مهربان، یاد روز
قیامت، توجّه دادن بندگان به پرستش خدا و دعوت آنان به برگزیدن راه درست زندگى نیز
در این سوره آمده است.

از اینها گذشته، سوره
حمد تنها سوره اى است که از زبان بندگان نازل شده است. اگر ترجمه این سوره را
بخوانید مى بینید که در این سوره ما با خدا حرف مى زنیم; مثلاً در آیه 5
و 6 مى گوییم: «]خدایا[ ما تنها تو را
مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم. ما را به راه راست هدایت کن.»
این سه ویژگى (کوتاهى، بیان مهم ترین مسائل اسلام، از زبان بندگان بودن) باعث
شده که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به ما دستور دهند که در همه
نمازهایمان این سوره را بخوانیم.

n: آیا فقط خواندن نماز و قرآن عبادت است؟

l: کلمه عبادت یعنى بندگى خدا، یعنى گوش کردن
به حرف خدا و انجام دادنِ کارهایى که او دوست دارد. غیر از خواندن نماز و قرآن
کارهاى زیادى هست که خدا آنها را دوست دارد. وقتى که صبح از خواب بیدار
مى شوید و به پدر و مادرتان سلام مى کنید، وقتى در کارهاى خانه مادرتان
را یارى مى دهید، هنگامى که درس مى خوانید، هنگامى که چیزى را به کسى
مى آموزید، در همه این زمان ها شما خدا را عبادت کرده اید، زیرا
کارى را انجام داده اید که او دوست دارد.

البتّه نماز خواندن و
قرآن خواندن از بهترین عبادت هایى است که ما مى توانیم انجام دهیم. اگر
مى بینید که امامان عزیز ما بر انجام این دو عبادت بیشتر سفارش کرده اند
براى آن است که این دو عبادت ما را براى عبادت هاى دیگر آماده مى کنند;
ما با انجام این دو عبادت به یاد خدا مى افتیم و در بقیّه ساعت هاى روز
هم تلاش مى کنیم که کارى را که خدا دوست دارد انجام دهیم.

ج - ولایت فقیه

n: آیا درباره ولایت فقیه مطلبى در قرآن کریم
آمده است؟

l: براى پاسخ به این سؤال باید به این دو نکته،
خوب توجّه کرد:

1 ـ بسیارى از مسائل دینى و اعتقادى ما در قرآن کریم نیامده
است; مثل احکام و شرایط نماز. قرآن کریم از ارزش و اهمیت نماز سخن گفته و بعضى از
احکام آن را هم بیان کرده، ولى بسیارى از احکام و شرایط نماز را هم به ما نیاموخته
است. پس نباید توقّع داشته باشیم که همه احکام اسلامى در قرآن کریم آمده باشد.
درباره ولایت فقیه هم به طور مستقیم آیه اى در قرآن وجود ندارد.

2 ـ با آن که درباره ولایت فقیه آیه صریحى در قرآن نیامده،
ولى به دو صورت مى توان براى اثبات ولایت فقیه به قرآن استدلال کرد:

اوّلاً: ولایت فقیه
ادامه ولایت و حق حاکمیّت پیامبر(صلى الله علیه وآله
وسلم) و امامان
معصوم ماست. چون حقّ ولایت پیامبر(صلى الله علیه وآله
وسلم) و امامان
معصوم در قرآن بیان شده و خود امامان، فقیه عادل را جانشین خود دانسته اند،
پس ولایت فقیه ریشه در قرآن کریم دارد.

ثانیاً: احکام
فراوانى در قرآن کریم بیان شده که اجراى آنها بدون حکومت اسلامى و وجود یک رهبر
دین شناس و عادل (ولایت فقیه) ممکن نیست; مثلاً حکم اسلامى قصاص، جهاد، امر به
معروف و نهى از منکر، مجازات مجرمان و ایجاد قدرت اسلامى در برابر کفار بدون داشتن
حکومتى اسلامى و رهبرى فقیه و عادل چگونه انجام مى شود؟

به نظر شما اگر
جامعه اى رهبرى دین شناس و عادل نداشته باشد، آیا آن جامعه مى تواند به
اهدافى که قرآن کریم مشخص کرده برسد؟ ولایت فقیه یعنى این که از میان دانشمندان
دین شناس که سال ها به یادگیرى قوانین اسلامى پرداخته اند، یکى را که از
همه بهتر و مناسب تر است به رهبرى انتخاب کنیم. این رهبر کسى است که احکام
نورانى قرآن را خوب مى شناسد و با مدیریت و شجاعت خود مى تواند جامعه
اسلامى را به خوبى هدایت و راهنمایى کند.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.